شنبه 29 بهمن 1384

برخلاف نظر شما، مبارزه عليه صهيونيسم، همان يهودی ستيزی می باشد! پاسخی به همنشين بهار، ناصر مستشار

از آنجائی که از قرن نوزدهم میلادی اندیشه ایجاد سرزمینی از جانب روشنفکران ومتفکران قوم یهود از سراسر دنیا تحت ایده برگشت به سرزمین موعود پیرامون کوه صهیون آغاز شده بود ،پس صهیونیزم به منزله یک جنبش ملی برای یهودیان به حساب می آید. کتاب تورات همواره به یهود یان به روایات دینی وعده اجتماع قوم یهود در سرزمین اسرائیل را آرزو کرده و به پیروان خود آموزش داده است .بنابراین یهودیت وتشکیل حکومت اسرائیل با جنبش صهیونیزم پیوند تاریخی خورده است و به همین لحاظ این "سه" پدیده تاریخی از یک دیگر تفکیک ناپذیر شده اند. ستیز باهریک از اجزای فوق ستیز بادیگر اجزا را باخود همراه می سازد!جنبشی که توانست قوم پرا کنده یهود را متقاعد سازد تا به بیابانهای خشک وبی آب وآبادی وتا حدودی خالی ازسکنه مهاجرت بدهد ، همین نهضت صهیونیزم بوده است. شما فکر می کنید بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی چند درصد از ایرانیان محل زندگی خویش در خارج کشور را به ایران انتقال می دهند؟تازه ایران در مقایسه با اسرائیل خالی از سکنه وشهر آبادی آنزمان اسرائیل همچون بهشت است. مطمئنا برای ساختن ایرانی آباد وآزاد ودمکراتیک، تنها در پناه یک جنبش ملی ا یرانیان را می توان تشویق به برگشت دوباره به موطن اصلی متقاعدکرد! نظریه جنبش صهیونیزم جنبش مهاجرت به سرزمینهای فعلی اسرائیل می باشدو این حرکت قبل از جنگ جهانی اول آغا ز شده است." برای مثال ناصر الدین شاه قاجار در سفر خود در قرن 19 میلادی به پادشاه بریتانیای کبیر پیشنهاد در نظر گرفتن سرزمینی برای قوم یهود کرده است" پس بحث تشکیل حکومت قوم یهود در ایام قرن نوزده میلادی شروع شده است ولی جنایات آلمان هیتلری این حرکت را تسریع کرده است! اما همنشین بهار!! زبان نوشتاری وفرهنگ واندیشه شما در مورد مسائل سیاسی جاری ایران ومنطقه و جهان چیز عجیبی است!از جانب شما تا کنون نوشته ائی برای برون رفت از بحران فعلی میهن ما ایران نوشته ائی به چشم نخورده است.شما با مقالات بسیار حرفه ائی تان چه به لحاظ فنی وگرافیگ و نوشتاری و ترکیب عواطف واحساسات، خواننده را اعجاز می نمائید تا از آغاز هر حرکتی علیه دژخیمان اسلامی باز بدارید.تمام منطق شما در باره هولوکاست"شعاع" شباهت زیادی به گفتار ها ونوشتار های روزنامه کیهان شریعتمداری دارد.این شباهت ها از کجا برمی خیزد؟ اگر امپراتوری ایران در دوران داریوش سوم در قبل از میلاد مسیح، پس از جنگهای پیاپی با یونان که بالغ بر سی وسه بار میشد ، عاقبت بدست اسکندر فرو ریخت و اگر باردیگر امپراتوری ایران در دوران یزد گرد سوم آخرین پادشاه سلسله ساسانیان در جنگهای پی در پی با امپراتوری رم که دیگربه مسیحیت گرویده بودند،بدست اعراب از هم پاشیده شد. در دوره فعلی حکومت تحمیلی برگرده مردم خوش باور وزود باور ایران غیر مسئولانه وماجراجویانه در عناد دائمی با حکومت اسرا ئیل کیان میهن را به بازی گرفته است و این بار ایران که مستمسک رهبران اسلامی در تضاد جنون آمیز با اسرائیل قرارگرفته است باردیگر به پرتگاه نابودی کشانده می شود. مقاله شما دقیقا در راستای امیال رژیم اسلامی قرار گرفته است.آیا به خاطر دارید نیروهای فلسطینی چگونه جشن سال نو میلادی 2006 نیروهای سازمان ملل مسقردر منطقه را به بهانه نوشیدن الکل تخریب نمودند وباعث متواری شدن آنها شدند.آیا فراموش می نمائید چگونه نیروهای امدادی سازمان ملل را اذیت وآزار و به گروگان گرفته می شوند؟آیا از تشکیل یک حکومت اسلامی به سیاق جمهوری اسلامی در منطقه فلسطین خشنود می شوید.دمکراسی برگشت به گذشته نیست، بلکه دمکراسی فراروئی از نظام کهن به نظم نوین می باشد،در رای گیری های غلط وغیر منصفانه ائی که اسلام گرایان ضد بشری از مردم عقب مانده ومذهب زده و نا آگاه با وعده زندگی بهتر بعمل می آورند وبه قدرت می رسند هیچگاه دمکراسی به پیروزی نمی رسد، بلکه تنها نیروهای ضد تکاملی وضد تاریخی که از پیشرفت بشریت و مدنیت ومدرنیت به هراس افتاده اند به شادمانی می پردازند.بیست وهفت سال پیش در میهن ما هم بنام اسلام خواهی و مدنیه فاضله دروغین حکومت عدل علی ، جانیان رژیم فعلی را به حکومت رسیدند. اکنون ملت ایران به کدامیک از وعده های دروغین دست یافته اند؟اگر اسلامیون در ایران موفق به برآورده ساختن خواستهای مردم نشده اند وتنها جنایت پشت جنایت را در پرونده خویش انباشته اند در فلسطین هم همان خواهد شد.همین روزها مر کز دراویش قم را بولدزر انداختند و با خا ک یکسان کردند.دراویشی که لااقل مسلمان و مومن بودند! حالا معلوم میشود در این 27 سال چه بلائی برسر نیروهای سیاسی غیرمسلمان واقلیت های مذهبی آمده است.همنشین بهار!! ما برای میهن خود فاجعه آفریدیم حالا در فکر صدور آن به بقیه جهان در تلاشیم! ملت اسرائیل چه موقع به ملت ایران آزار رسانده است.اساسا اسرائیل همسایه ایران نیست.اگر مشکلات ،دعوا،اجحاف وکشمکشی هم میان فلسطین و اسرائیل وجود دارد ، دولت ایران حق دارد در حد قوانین بین المللی و معاهدات فی مابین کشورهای در حال دعوا بالاخره با مذاکره ونظارت سازمان ملل پایان پذیرد. اساسا اگر حکومت اسرائیل تا قبل از جنگ جهانی دوم وجود نداشته است به همان موزات حکومت های لبنان ،سوریه ،عراق ،اردن ،عربستان ودیگر کشورهای عربی هم وجود نداشته اند. همه این سرزمینها جزو شامات تحت قلمرو امپراتوری عثمانی بوده اند!در اعلامیه صادر شده جهانی تشکیل حکومت اسرائیل در سال 1948 میلادی به تشکیل دولت فلسطین هم صراحت داده شده است ،منتها رجال سیاسی ،سازمان رسمی ،تشکیلات سیاسی ،اداری از جانب فلسطینی ها وجود نداشته است تا مسئله را با راهکارهای قانونی پیگیری نمایند! برای اولین بار این مسئله در سال1959 میلادی در کویت با اعلام موجودیت ساف به رهبری یاسر عرفات پیگیری شده است . به حکومت گران اسرائیلی می توان انتقادهای تند وشکایت های فراوان وارد آورد اما نه با عملیات انتحاری!!اما با کشتار وجنگ وخونریزی هیچگاه جامعه مدنی شکل نمی گیرد.شما برای آن کودک فلسطینی دل رحمی نشان می دهید اما آیا می دانید آینده او در دست چه کسانی است. از سراسر جهان کمک های مالی به فلسطین سرازیر میشود ، فکر می کنید آن پول ها برای آینده کودکان فلسطینی به مصرف می رسد ؟ بیشتر آن بودجه ها هزینه جنگ و خرید اسلحه میشود! چراباید حکومتی بنام مردم وبودجه ایران آتش بیار معرکه منطقه گردد. روزانه سیصد هزار دختر مظلوم تنها در تهران از فرط فقر دست به تن فروشی می زنند. هزاران کودک خیابانی در شهرهای ایران سر گردانند. اما بودجه ملت ایران برای ادامه کشمکش و جنگ وخونریزی به جنوب لبنان ،سوریه وفلسطین ارسال می شود.لطفا ازاین درد ها بنویسید.

همنشین بهار می پرسد؟من می خواهم هولوکاست را باور کنم ولی کشتن و سوزاندن شش ميليون نفر يهودی که در آن زمان در دنيا پراکنده بودند و مانند حالا در جائی مثل اسرائيل متمرکز نبو ده اند چقدر وقت لازم دارد ؟ به نظر شما در آن زمان
• شناسائی،
• اسير کردن،
• جمع آوری کردن و
• چقدر نيرو و به ويژه چند سال وقت می خواهد...؟کشتن و سوزاندن آن ها با آن سازماندهی،"برگرفته از مقاله همنشین بهار"
• "از همنشین بهار" این پرسش میشود؟ آیا برای شما هم فاجعه هولوکاست به افسانه تبدیل شده است و با آوردن دلایل متعدد به لحاظ فراهم کردن امکانات سوزاندن شش میلیون انسان بی گناه غیر قابل باور شده است! لطفابه این پرسش پاسخ قانع کننده بدهید؟
" ناصر مستشار" از همنشین بهارمی پرسد؟ نخست اینکه برای شما چه فرقی می کند که تعداد قربانیان یک ملیون بوده باشد یا شش ملیون بوده است .جنایت ، جنایت است! در مورد تعدادقربانیان نمیشود همچون معا ملات بازارتهران چانه زنی کرد! مشابه تمام سولات شما را جمهوری اسلامی هم مطرح کرده است! شما مسئله چگونگی شناسائی یهودیان را مطرح می سازید:نخست اینکه یهودیان بیش از هزار سال است که در اروپا زندگی می کنند.آنها برای نیایش مذهبی خود طبعا در مراکز مذهبی خود گرد می آمده اند ، پس اولین نقطه شناسائی مشخص شده است.در آلمان هویت یهودی بودن در شناسنامه هایشان قید می شده است. یهودی بودن همواره در اروپا همچون خارجیان کنونی مقیم اروپا قابل تشخیص بوده است.محله های یهودیان مشخص بوده است.پوشاک وزبان ولهجه وبرگزاری مراسم گوناگون همه عواملی بوده است تا آنها شناسائی شوند.ارتش وپلیس وسازمان مخفی و یاری های مردم فریب خورده همگی می توانستند شبکه سراسری اسیر کردن یهودیان را به اجرا بگذارند.همه امکانات موتوری از کامیون گرفته تا قطار وغیره در عرض پنج سال در خدمت شبانه روزی فاشیست بوده است تا شرایط گرد آوری یهودیان بی دفاع انجام بگیرد.کشتن وسوزندان اسیران در ارودگاه های مختلف اروپا به اشکال گوناگون از جمله اعدام باطناب ، تیرباران ، گرسنگی، بیماری، یخ زدن براثر سرما ، سالن های گاز را می توان نام برد. تنهادر مرکز آدمکشی آسشیویتز لهستان هشت هزار مامور نظامی مشغول نگهبانی ونگاهداری و کشتار به خدمت گرفته شده بودند. پیشرفت صنعتی واقتصادی فاشیست آلمان با بسیج مردم در تا ریخ جهان بی نظیر بوده است.فاشیست ها توانستند اقتصاد ورشکسته آلمان را نجات دهند. یک میلیارد مارک آلمان را که با یک دلار امریکا برابری می کرد را دوباره حیات بخشیدند.اتوبانها و راه آهن های متعدد وکارخانجات،بیمارستانها ، دانشگاه،پادگانها،ارتش نوین مجهز به پیشرفته ترین تانک ها وهواپیما های جنگی وکشتی ها وزیردریائی های مجهز که همه وهمه آنها بین سالهای1933 میلادی تا 1939 طول کشید، همه این جهش های برق آساجهانیان را شگفت زده کرده بود.برای فاشیست ها ازبین بردن شش میلیون انسان در عرض پنج سال در مقا یسه پیشرفت هفت ساله شان بسیار کار آسانی بود!
*همنشین بهار سئوال زیر را مطرح می نمایند؟**
...سوال من از ايرانيان طرفدار اسرائيل اين است که اگر اسرائيل بر طبق تصميم بنيانگذاران اروپايی آن در بخشی ازخاک ايران تشکيل می شد و آوارگان وکشتگان ايرانی بودند آيا بازهم مثل الآن طرفدار غربی ها واسرائیل بودند. پاسخ :" اگر" شما در خاک ایران اتفاق نیافتده است وبرای اتفاقی که حالت فعلیت به خود نگرفته است امکان صدور حکم مجاز نمی باشد." پاسخ " نخست اینکه ایرانیان طرفدار اسرائیل وغرب به آن شیوه ائی که شما می اندیشید وجود ندارد! اما ایرانیان بسیاری طرفدار صلح وهمزیستی مسالمت آمیزی وجود دارند که آینده بشریت را که ایرانی ها هم بخشی از آن می باشند را تنها در تعامل وتسامح جهانی بر اساس قوانین شناخته شده بین المللی ارزیابی می نمایند : اما طرفداران جمهوری اسلامی تنها به این معتقدند که غیر مسلمانان جهان اساسا انسان نیستند وهرچه زودتر یا باید از بین بروندو یا به دین اسلام مشرف شوند!ولی حالا که تشکیل اسرائیل باعث آوارگی وکشتگان ایرانی را ببار نیاورده است، چرا باید ایرانیان کاسه داغ تر از آش شوند وبرای فلسطینی ها سینه چاک کنند. اساسا جنایت ها علیه یهودیان در خاک اروپا اتفاق افتاده و رهبران ومحققان اروپائی هم با مدارک واسناد معتبر آنرا پذیرفته اند.اساسا این مسئله به جمهوری اسلامی ربطی ندارد.جمهوری اسلامی از هر چیزی برای زسیدن به اهدافش وسیله ائی می سازد، که مسئله هولوکاست"شعاع" هم یکی از همان شیوه های مرسوم جمهوری اسلامی می باشد! دهها کشور عربی با اسرائیل روابط دیپلماتیک برفرار کرده اند. اما حکومت اسلامی ضرف 27 سال گذشته میلیاردها دلار را هزینه فلسطین ، سوریه، لبنان ،سودان، صرف کرده است تا علیه اسرائیل به کار گرفته شود.این که مردم ایران از کدام کمبودها در رنج وعذابند را دیگر نمی گویم که از حوصله این مقاله خارج می شود!
برگرفته از نوشته "همنشین بهار" که از خوانند گان می پرسد ؟نمی‌دانم چرا در مورد
• جنايات آمريکا در دوران برده‌داری ،
• پاکسازی نژادی سرخ پوستان ،
• پاکسازی‌های نژادی در کامبوج، ويتنام، رواندا، بوسنی هرزگوين، چچن و دارفور ...و
• بزرگ‌ترين نسل‌کشی سده بيستم ميلادی در سرزمين ما ،

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

• "همه این پرسش ها را همنشین بهار "از خوانند گان می نماید و نسل کشی ارمنی ها بدست عثمانی ها را هم این قلم بدان لیست اضافه می نماید، که اکنون آزاد اندیشان و پارلمان اروپا یکی از شرایط عضویت ترکیه را به جامعه اروپائی ،مسئله کشتار ارمنی ها قرار داده است.جهان متمدن در حال تحقیق همه جنایت های مرتکب شده بدست دولت های جهان می باشد.اما جنایت فاشیست ها علیه یهودیان از برجستگی خاصی برخوردار است.فاشیست ها پنج سال دنیا را به کام جنگ کشاندند و نزدیک به هشتاد میلیون انسان جانشان را از دست دادند."همنشین بهار" موقعی آرام می گیرد که کمتر در باره جنایات علیه یهودیان گفته ونوشته شود. به راستی اعتراض شما به افشاگریهای روز افزون علیه فاشیست ها از کجا ریشه می گیرد.چرا برای شما قبول اینکه فاشیست ها ضد بشر بوده اند دشوار است.چرا جمهوری اسلامی کنار فاشیست ها ایستاده است.آبشخور اینها کجاست؟ پاسخ مرا بدهید!
• همنشین بهار در سطور زیر مدعی میشود که هشت تا ده ملیون در ایران ظرف 2 سال" بدون جنگ وبدون ماشین آدمکشی فاشیست ها "ازبین رفته اند ،اما نمی خواهند باور بفرمایند که ظرف 5سال در سرتاسر اروپا شش ملیون یهودی بوسیله ماشین آدم کشی فاشیست ازبین رفته است.نخست اینکه آمار رسمی نشان می دهد که جمعیت ایران در سالهای پایانی سلطنت پهلوی اول در سال 1941 میلادی بالغ بر بیست ملیون می شده است.دوم اینکه در دوران جنگ جهانی اول یعنی زمان احمد شاه قاجار جمعیت ایران به علت مهاجرت به کشور های همسایه به یازده ملیون رسیده بود.هیچ گزارشی تاکنون از جانب رجال مشروطه مبنی براینکه 10 ملیون ایرانی در آن سالها از بین رفته باشند، بدست کسی نرسیده است.این گزارش تنها نزد "همنشین بهار است"!ایشان عامدا 10 ملیون ایرانی را در خیال خود از بین می برد. تا به قربانیان هلوکاست ترحم نفرمایند! ایشان برای رسیدن به هدف خود حتی آمار را دستکاری می کند وگزارش غلط وبی پایه اساس مطرح می سازد. آیا همه اینها سهوا وبی اختیار رخ می دهد یا سیاست پشت صحنه را حکایت دارد؟ ایشان کشتار یهودیان اروپا را که بطور سازمان یافته وسیستماتیک و با ایدولوژی فاشیستی را با مرگ ومیر براثر قحطی وبیماری را یکسان می داند.ایشان موزه های ساخته شده برای قربانیان یهودی را غیر قابل قبول می دانند. چرا که برای دیگر فجایع در جهان موزه ائی بنا نشده است.
[در طول سال‌های ۱۹۱۷ ــ ۱۹۱۹] که استعمار بريتانيا از سياست نسل‌کشی به عنوان ابزاری برای سلطه بر ايران استفاده می کرد و بين هشت تا ده ميليون نفر از جمعيت بيست ميليونی ايران در اثر قحطی يا بيماری‌های ناشی از سوءتغذيه از بين رفتند ــ هم، موزه ای هست يا نه،"برگرفته از مقاله همنشین بهار"
" همنشین بهار در زیر" از جلا آل احمد نوشته ائی را نقل می کند که در تکمیل آن، این قلم هم چند سطر بدان اضافه می نماید! اکثریت اعضای اتحادیه عرب که شامل سوریه ،لبنان ،فلسطین هم می شود به حاکمیت ارضی ایران در خلیج فارس وجزایر تنب کوچک وبزرگ وابوموسی واروندرود وخوزستان هیچگونه اعتقادی ندارند. اما اسرائیل بعنوان یک کشور از خاورمیانه وعضو سازمان ملل به همه مناطق یاد شده فوق بعنوان بخشی از حاکمیت ملی وارضی که غیر لاینفک ایران می باشد، اعتقاد قانونی وقلبی دارد! روابط تاریخی حسنه ایرانی ها با قوم یهود وخدمات آنها به علم وفرهنگ غیر قابل انکار می باشد: اینک از خوانندگان گرامی سئوال می شود ، کدام تضاد وجنگ بین مردم ایران واسرائیل می تواند وجود داشته باشد.یک بار برای همیشه باید این موضوع را بپذیریم که جمهوری اسلامی سخنگوی ملی وتاریخی ملت ایران نیست، بلکه سخنگوی بخش کوچکی از جامعه ایران بنام "امت" می باشد:این جمهوری اسلامی هست که در بیست وهفت سال گذشته برای دولت ومردم اسرائیل مسئله ساز شده است! به ا مید برقراری صلح در منطقه و جهان و به امید نابودی کینه ورزی و اهریمن صفتی!
من شرقی غيرعرب فراوان چوب اعراب را خورده‌ام و هنوز می‌خورم. با همه‌ی باری که {...} بر دوش من بوده و هنوز هست، مرا عجم می‌دانند؛ رافضی می‌دانند؛ محرابی برای تشيع من قائل نيستند؛ بوشهر و بندرعباس من کور شده است تا کويت و بصره‌ی او بندر آزاد باشد؛ دعوای شط‌‌ العرب از مرگ عثمانی تا کنون ميان من و عراق باقی است. زيرا ايرانی چه در عتبات عراق و چه در مکه و مدينه بدرفتاری می‌بيند... و اين منی که از اين اعراب چنين چوب‌ها خورده است، اکنون از حضور اسرائيل در شرق؛ از حضور اسرائيل که می‌تواند لوله‌ی نفت شيوخ را ببرد و نطفه‌ی طلب حق و انصاف را در دل هر عرب بدوی بنشاند و سرخرها بسازد برای حکومت‌های بی‌قانون عهد دقيانوسی ايشان."برگرفته از مقاله همنشین بهار".

Copyright: gooya.com 2016