دوشنبه 7 اردیبهشت 1383

بخش 67: قلمرو سياه در 30 كيلومتري بغداد

سفرنامه هنگامه شهيدي در جنگ عراق
« دولت در انتظار »
WWW.HengamehShahidi.com
info@HengamehShahidi.com


هاله ارعاب هنوز هم بر قلمرو سياه حكمفرماست. در ۳۰ كيلومتري غرب بغداد به فضايي باز و بزرگ در مجموعه اي به اضلاع تقريباً يك كيلومتر كه ساختمان هايي با ديوارهاي بلند حداقل آن را به پنج ناحيه محصور مي كنند وارد مي شوم و از كنار برج هاي عظيم كه ديوارهاي پنج متري قطور آن را در بر گرفته اند عبور مي كنم. گام هايم را آرام و شمرده روي زمين مي گذارم؛ خاك زير پايم گويي با من زمزمه مي‌كند:
«به «ابوغريب»، عالم نسيان خوش آمدي!»
از سال ۱۹۶۸ به اين سو هيچ كس جرأت نزديك شدن به اين مكان را نداشته است. وسط محوطه مي ايستم. در ميدان ديدم پنج ساختمان عظيم در محيط دايره اي قرار گرفته اند. ساختمان هايي مخصوص براي زندانيان محكوم به مرگ، زندانيان ويژه، زندانيان حبس هاي طولاني (محلقه)، زندانيان حبس هاي كوتاه و زندانيان خارجي مجموعه اي عظيم به گنجايش پانصد هزار نفر را تشكيل مي دهند. دوباره به راه مي افتم. زوزه سگ هاي گرسنه و ولگردي كه زماني خوراكشان از لاشه هاي انسان هاي محبوس پشت اين ديوارها تأمين مي شد لحظه اي قطع نمي شود. راهنما از پشت سر هشدار مي دهد و مرا از پيش رفتن برحذر مي دارد. به عقب مي چرخم. تندي نگاهم باقي حرفش را در ميانه راه گلويش مي خشكاند...
در ضلع شمال غربي زندان برآمدگي خاك جلب نظر مي كند. از شمار برآمدگي ها مي توان فهميد كه در آن جا بسياري از زندانيان زير خروارها خاك خفته اند. نزديك تر كه مي شوم بلوك هاي سيماني ديوارهاي تخريب شده و سيم خاردارهاي به هم پيچيده راه را مسدود كرده است كه نشان از روزهايي دارد كه مردم پس از رفتن صدام به اين مكان هجوم آوردند و با تخريب ديوارها زندانيانشان را ازبند رهانيدند...
زمان به عقب بازمي گردد و مرا با خود به روزهايي مي برد كه سرزمين عراق زنداني بزرگ بود و پليس مخفي صدام هر فردي را پس از كوچك ترين خطايي مي ربود و با انتقال به اين مكان نامش را از صحنه روزگار محو مي كرد...

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

• • •

از سالني طويل و تاريك مي گذرم كه زمين تا سقف آن از جنس بتون است و ارتفاع هر طبقه از شش متر تجاوز مي كند. سبك معماري زندان توسط كارشناسان يوگسلاوي سابق طراحي شده و صنايع و تأسيسات آن روسي است. نگاهم را به بالا مي چرخانم. نرده هاي سياه و بلند چهارگوشه باز طبقه فوقاني را تشكيل مي دهند. در ساختمان زندانيان سياسي كه نزديك به پنج هزار نفر گنجايش دارد تعداد سلول هاي نمور و تاريك دوازده متري كه هنوز هم زيستگاه شپش هاست غيرقابل شمارش است. راهرويي پهن ما را به سمت سالن بزرگي هدايت مي كند كه زماني شكنجه گاه بوده و ادوات داخل آن پس از آزاد شدن زندانيان توسط آمريكايي ها به مكان ديگري انتقال يافته است. راهنماي همراهم از چرخ گوشتي مي گويد كه زندانيان سياسي كه قصد اعتراف نداشته و در مقابل ساير شكنجه ها مقاومت مي كردند به داخل آن انداخته مي شدند و گوشت هاي خرد شده خوراك ماهي هاي درياچه هاي كاخ ها را تأمين مي كرد. او كه خود يكي از زندانيان «ابوغريب» بوده است روزي را به ياد مي آورد كه «صدام حسين» زندانيان سياسي را در اين سالن جمع كرده بود و يكي از آنها را براي عبرت سايرين در آن چرخ گوشت افسانه اي انداخت و پس از قطعه قطعه شدن زنداني تهديد كرده بود كه سرنوشت هركس كه لب به سخن نگشايد چيزي بيش از اين نخواهد بود... او همچنين از عفو و آزادي سيصدهزار نفر توسط صدام حسين پيش از حمله آمريكا به عراق سخن مي گويد و اينكه در آخرين روزهاي جنگ صداي گلوله هاي بسياري از اين منطقه شنيده شده است و مأموران سازمان اطلاعات و امنيت عراق وانمود مي كردند كه در حال تمرين تيراندازي هستند اما پس از سقوط بغداد آشكار شد كه بسياري از زندانيان سياسي با حكم اعدام و تيرباران تصفيه شدند و در ماه آوريل در اولين بازديد از زندان «ابوغريب» اجساد اين زندانيان كه زير مشتي خاك رها شده بودند كشف شد. آن روز سر و گردن انسان هايي از خاك بيرون زده بود كه گوشت صورت در اطراف دهان و چشم و گلويشان خورده شده بود...

• • •
چند كيلومتر آنسوتر از زندان گورستاني قرار دارد كه ۹۹۴ زنداني زندان «ابوغريب» در گورهايي دفن شده اند كه جز صفحات فلزي شماره دار نام و نشاني بر آنها نيست... برخي حتي اين شماره ها را هم ندارند... از دروازه «ابوغريب» به سمت جاده اصلي كه حركت مي كنم در ابتداي ورودي زندان تصوير بزرگي توجهم را جلب مي كند كه «صدام حسين» رهبر سابق عراق روي آن نوشته است: «بدون خورشيد زندگي وجود نخواهد داشت و بدون «صدام» هم عزتي نخواهد بود»!...

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/6904

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'بخش 67: قلمرو سياه در 30 كيلومتري بغداد' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016