پس ازنشست وبر گذاری مصاحبه مطبوعاتی آقایان افشاری وعطری در یکی از دفاتر جانبی سنای امریکا ، عده ای از فعالین سیاسی از داخل وخارج به این ملاقات ایراداتی گرفتند! آقایان افشاری وعطری بلافاصله طی بیانیه ای از حضور وملاقات خویش دفاع نموده و جهت رفع ابهامات توضیحات لازم را ارائه نمودند.ولی قضیه در همین جا خاتمه نخواهد یافت؟
در نزد عناصر ایرانی اهل سیاست یک تقسیم بندی بسیار ابتدائی از دیر باز در عرصه سیاست نقش آفرینی کرده است که همچنان ادامه دارد!.ایرانیان همواره نشان داده اند که تنها اهل مذاکره با فرشتگان زمین می باشند و امر سیاست را هم به حوزه مذهب کشانده اند وآنرا به اهریمنی و اهورائی تقسیم نموده اند. سئوال اساسی در اینجاست آیا در عرصه سیاست می توان از فرشتگان سراغ گرفت یانه؟ در تاریخ معاصر ایران صفحات تاریخ میهنمان همیشه بدست کسانی ورق خورده است که از لحاظ اخلاق سیاسی فاقد جایگاه اجتماعی بوده اند.سید ضیاء طبا طبا ئی وقوام السلطنه از این جمله اند!براستی سرزمین سیاستمداران فرشته سیرت کجاست؟ اگر مرا به سراغ دکتر مصدق حواله بدهید ، در پاسختان خواهم گفت که علت سرنگونی مصدق هم در فرشته نگری ایشان به حوزه سیاست بود!هرچند دکتر مصدق تا آخرین لحظه دست از مذاکره و تبادل نظر برنداشت.اساسا یک سیاستمدار برای رسیدن به اهدافش مجبور است با دشمنانش یا با رقبایش به مذاکره بنشیند ، وگرنه با دوست که نیازی به مذاکره نیست. اگر ارتشبد فردوست را رازدار رژیم یهلوی به حساب بیاوریم ، دکتر ابراهیم یزدی هم ارتشبد فردوست رژیم خمینی می باشد ، چراکه او از اسرار بسیاری با خبر است وهر از چند گاهی بخشی از آنها را با خبرنگاران در میان می گذارد.اخیرا ایشان در مصاحبه با دانشجویان تبریز اقرار به حقایقی نموده است که در جای خودش حاوی مستندات زیادی است.این مصاحبه تحت عنوان"روحانيت كاري كرد كه تمام جريانات چپ فريب خوردند (گفتگوی دانشجویان تبریز با دکتر ابراهیم یزدی) منبع: http://anjomansahand.4t.com/didgah/mosahebeyazdi.htm ناگفته نماند نامبرده نقش سید ضیاء طبا طبائی را هم برای روی کار آمدن رژیم خمینی ماهرانه بازی کرد!اورا می توان بعنوان یک سیاست پیشه پر تجربه پذیرفت ، اما افسوس تمام هوش وذکاوت خودرا تنها برای حفظ رژیم اسلامی بکار می برد. اگر او لب به سخن بازگشاید سرشار از حقایق پشت پرده حکومت کنونی می باشد. در سالهای گذشته چند ساعت در کنار او وآقای توسلی بسر بردم ، اززیر زبانش به سختی سخن بیرون می آید ، ولی آگر سخنی بیرون بیاید پراست از رازهای پنهانی که شنیدنش باعث حیرت آدمی می شود. اما اوضاع واحوال رژیم اسلامی به جائی رسیده است که او برای حفظ خود مجبور به باز گوئی حقایق شده است تا جائی در میان ملت دست وپا کند .مطمئنا او هدف هائی را دنبال می کند. او که خود مرتبط خمینی با امریکا بود ، حالا از آلتر ناتیو سازی امریکا برای ایران سخن به زبان می آورد؟ او در همان مصاحبه می گوید:" ما معتقديم وضعيت ايران يك انسداد را تجربه ميكند كه دو پيامد دارد: 1- فروپاشي جغرافيايي 2- فروپاشي اجتماعي نتيجه انسداد يك تعادل ناپايدار است. اين تعادل ميتواند در كشور ادامه يابد و هيچ كس هم كاري نميكند و همه كاسه چه كنم چه كنم دست ميگيرند. ما الان در اين نقطهايم. اين شرايط ممكن است سال ها طول بكشد تا زماني كه يك آلترناتيو پيدا بشود. شاه چندين مدت پيش از انقلاب به اين وضعيت دچار شده بود و زماني كه ما به پاريس رفتيم افكار عمومي احساس كرد يك آلترناتيوي پيدا شده. الان جمهوري اسلامي هم همين است. آمريكا دارد آلترناتيو ميسازد كه براي ما قابل قبول نيست. در اين انسداد توان نيروهاي سياسي موجود در آن حدي نيست كه همديگر را حذف كنند. اين وضعيت تا زماني كه هردو طرف از نفس بيافتند ادامه مييابد. ويژگي ديگر اين انسداد بازدارندگي آن است و ادامه حيات ما به هم وابستگي دارد. محافظه كاران اگر اصلاح طلبان را تار و مار كنند خودشان هم از بين ميروند و بالعكس". این ترسیم روشنی از وضعیت میهن ماست . رسوائی رژیم دیگر شهره آفاق جهان شده است. بقول آقای شمس الواعظین " احمدی نژاد ظرف شش ماه آبروی بیست وهفت ساله رژیم اسلامی را برباد داد" او با آن اعمالش به اپسوزسیون خدمت بزرگی کرد اما مخالفین جمهوری اسلامی قادر به بهره برداری از خدمات او نشده اند! چون اپسوزسیون ایراد گیر و وسواس خارج کشور هنوز در جستجوی فرشته های آسمانی سر گردان است. مر حوم بازرگان دائما می گفت از چپ وراست لای چرخ دولت موقت چوب می گذارند! حالا نیروهای اپسوزسیون هم لای چرخ های زنگزده و کندش به جای نیرو وپشتیبانی ، چوب می گذارد.هر طرحی وهر نشستی و هر اجتماعی از آغاز در نطفه توسط خود اپسوزسیون خاموش می گردد!هنوز نمی دانیم چه چیزی را می خواهیم وچه چیزی را نمی خواهیم؟ ازرهبرانی که در سالهای گذشته تنها شکست را رهبری کرده اند می خواهیم دوباره به اتحاد برسند.پس از بیست وهفت سال هنوز رهبران تازه نفس به جامعه معرفی نشده است؟ وقتی یک تیم فوتبال چندین بار بازی را ببازد ، بلا فاصله مربی را عوض می کنند، امادر وطن ما مربی شکست خورده هنوز از عزت ومقام خاصی برخوردار است.از مردم هم انتظار داریم که بهمین رهبران بسنده کنند.ژاپن و ویتنام بدست امریکا با خاک یکسان شدند ،اما بلا فاصله این دو کشور با امریکا به مذاکره پرداختند و از روابط حسنه ای برخوردار شدند! اما سیاسیون ایرانی پس از پنچاه و پنج سال پس از کودتای 28 مراد هنوز به امریکا همچون شیطان بزرگ می نگرند .
advertisement@gooya.com |
|
اگر خمینی از این صفت استفاده کرد به آن دلیل بود که او از جایگاه فکری سیاسیون ایرانی باخبر بود.بخش وسیعی از روشنفکران هنوز اسیر افکار گذشته خمینی می باشند ، در حالی که خود را ضد خمینی هم می دانند.دکتر ابراهیم یزدی به تفصیل توضیح می دهد چگونه "روحانيت كاري كرد كه تمام جريانات چپ فريب خوردند" با این تو ضیحات مشخص می شود که خمینی شخص فریبکاری بوده است، چراکه فریب خوده تمام جریانات چپ بوده است ، اما فریب دهنده کدام نیرو بوده است ؟آیا به جزء خمینی و دیگر روحانیون در این صحنه فریب کار نبوده اند؟دکتر ابراهیم یزدی با این سخنانش آبروی رژیم را ناخواسته برده است وبخشی از فریب کاریهای رژیم را بر ملاء کرده است! رژیم حاضر شده است برای نجات نظام با امریکا به مذاکره بنشیند و در این رابطه هیچ ابائی ندارد، اما نیروهای اپسوزسیون هنوز در شک تردید بسر می برند که آیا حمایت معنوی امریکا وغرب را بخود جلب نمایند یانه؟ اگر رژیم اسلامی برای ماندن به امریکا پناه برده وحاضر به مذاکره شده است ، متقابلا اپسوزسیون باید برای ازبین بردن رژیم اسلامی با امریکا به مذاکره بپردازد. اگر مخالفین حکومت اسلامی خواستار به رسمیت شناخته شدن در سراسر جهان می باشند ، ناچارا به دیپلماسی انقلابی وفعال روی بیاورند وگرنه همچنان ناشناخته خواهند ماند.تازمانی که خمینی در تبعید نجف بسر می برد ، جهانیان اورا نمی شناختند، به محض ورود خمینی به پاریس بعنوان یک شهر متروپل وچهارراه سیاست در اروپا او خود را بسرعت در کنار فعالین سیاسی زبده قرار داد و خودرا فورا رهبر بلا منازع انقلاب ایران قرار داد.اجتماع ایرانیان در یک ظرف سیاسی تحت هر نامی وشکلی وفرمی از نفس کشیدن اکسیژن هم واجب تر شده است . فرصت ها را از دست ندهیم واز کنار کامپیتورهای خود برخیزیم ودست به عمل بزنیم .تا به کی به یکدیگر پند واندرز بدهیم ! تجربیات وعلوم اندوخته شده مان را در کنار یکدیگر بگذاریم و طرحی نو ارائه کنیم.آغاز بهار نزدیک است.در بهار رویش آغاز میشود.با آغاز بهار رویش اندیشه های نوین را به یکدیگر نوید بدهیم. در همین جا پیشاپیش شاد باش های صمیمانه به حضور همه دست اندر کاران سایت های اینترنتی وخوانندگان گرامی تقدیم می نمایم و نوروز پیروز را به یکایک عزیران تبریک می گویم.زمستان به پایان رسیده و صحرا به هیاهو رسیده و به رویش گلهای رنگارنگ بنگریم وبیندیشیم ، که چگونه فردا را خواهیم ساخت؟