ساعت سه صبح است، اما سالن کلوب مثل اتاق عمل بیمارستان روشن روشن است. صاحب کلوب مهتابی ها را روشن می گذارد تا مشتری ها بتوانند اجناس را خوب برانداز کنند.
دخترک ها که همه آرایش غلیظ دارند دو به دو دست هم را گرفته اند و در این کلوب در حومه شهر دمشق، پایتخت سوریه، آرام قدم می زنند. مردان عرب بی وقفه روی سر آنها اسکناس می ریزند و چند پسربچه با سرعت پول ها را از روی زمین جمع می کنند. آنها اصلا برای این کار تعلیم دیده اند.
advertisement@gooya.com |
|
یکی از دخترها که عینکی است و حدودا ۱۳ ساله به نظر می رسد دست خواهرش را گرفته است که ۱۴ سالی دارد و موبایلی را در سینه بندش چپانده است. وقتی مردهایی که بیشتر از عربستان سعودی و کویت هستند آنها را سر میزشان صدا می زنند، موبایلش را بیرون می کشد تا به آن ها شماره تلفن بدهد و شماره بگیرد. مردها فردا زنگ می زنند تا سر قیمت چانه بزنند و محل قرار را مشخص کنند.
به گزارش ان بی سی، از این کلوب ها در حومه دمشق که زمانی بیابانی برهوت بود بیست سی تایی هست که درآمد اصلی شان را همین دخترک ها که همه لباس رقص عربی به تن دارند تامین می کنند.
در هر یک از این کلوب ها ۵۰ تا صد دختر ۱۰ تا ۲۰ ساله کار می کنند، اما در میان آنها دخترهای شش هفت ساله هم دیده می شود.
تقریبا تمام این دختربچه ها آوارگان عراقی هستند که پس از جنگ عراق و به دلیل شرایط فعلی در این کشور مجبور شده اند به کاری تن بدهند که در سازمان ملل نام «سکس برای بقا» بر آن گذاشته شده است. این دخترک ها خشونت در کشور خود را به بهای فقر و سوء استفاده جنسی در سوریه پشت سر گذاشته اند.
حسام جعفر که هشت ماه قبل نایت کلوب «فانوس دریایی» را باز کرده این نظر را ندارد و ادعا می کند با این کار به این دخترک ها کمک می کند تا شبی ۲۰ تا ۳۰ دلار درآمد داشته باشند. او می گوید: «این که سوء استفاده نیست، کار است.»
اما دنیا، یکی از این دخترها که ۲۷ سال دارد و چند سالی است در یکی از این کلوب ها کار می کند، می گوید چند تایی از این دخترها قربانی تجاوز دسته جمعی بوده اند. او می گوید: «خدا لعنت کنه اونایی رو که شان و مقام عراقو ازش گرفتن.»
در حال حاضر نزدیک به یک و نیم آواره عراقی در سوریه زندگی می کنند. اما طبق قانون سوریه، آواره ها در این کشور حق کار ندارند، چون دولت سوریه به زحمت می تواند برای تمام شهروندان خود اشتغال ایجاد کند، چه رسد به این آواره ها.
در این وضعیت کودکان عراقی مخصوصا اگر در بازار سیاه کار کنند می توانند از چنگ قانون فرار کنند یا به اصطلاح آن را دور بزنند. به همین دلیل است که این دخترها که بیشترشان فرزند مهندس ها و استادان و معلم های عراقی هستند تن به این کار می دهند تا خرج خانواده های خود را درآورند.
بسیاری از این دخترها پیش از ترک عراق شاهد کشته یا دزدیده شدن افراد خانواده و اقوام خود بوده اند و خود قربانی شده اند، اما قربانیانی که حالا هر شب باز قربانی می شوند. و این بهایی است که زن های عراقی برای جنگ می پردازند.