نيما ملک محمدى آی آر دیپلوماسی
در انتخابات سال 2008، نئوکانها به دنبال این هستند که پیش از آغاز رسمی کارزار انتخابات، با تغییر تصویر عراق نزد افکار عمومی آمریکا ادامه یا عدم ادامه این جنگ را از کانون توجه رای دهندگان خارج کنند.
نومحافظهکاران آمریکایی با اشاره به نشانههای پیشرفت و پیروزی نظامی در عراق، بار دیگر بر تصویر مورد نظر خود از آمریکا به عنوان قدرتی امپریالیستی که قادر است جهان اسلام را در جهت منافع واشنگتن و تلآویو تغییر شکل دهد، پافشاری میکنند.
advertisement@gooya.com |
|
نئوکانها با غلبه بر تصویری از عراق که به مثابه باتلاقی خونین در اذهان مردم آمریکا وجود دارد، بار دیگر حمله نظامی به این کشور را به عنوان گام نخست در جهت ایجاد نظم جدیدی در خاورمیانه که با حذف تمام عناصر تندرو و مخالفان آمریکا و اسرائیل همراه خواهد بود، مطرح میکنند.
چارلز کرتهمر، یادداشتنویس نزدیک به نئوکانها در یکی از شمارههای اواخر ماه نوامبر واشنگتنپست مینویسد: «روی آوردن دوباره فرشته شانس در عراق به آمریکا که باعث شد پیروزی در جنگی که زمانی شکست در آن بدیهی مینمود، بسیار نزدیک و قابل دستیابی باشد، از اهمیت تاریخی خاصی برای آمریکا برخوردار است.»
کرتهمر و دیگر تحلیلگران رسانهای نزدیک به نئوکانها همچنین بار دیگر حمله خود را به منتقدان دموکرات جنگ عراق آغاز کردهاند و آنها را به خاطر «چشم بستن بر موفقیتهای آمریکا در عراق» و عدم اعتراف به کارآمدی استراتژی افزایش نیروی بوش که با اعزام 20 هزار نیروی جدید به عراق همراه بود، مورد حملات شدید قرار دادهاند.
سناتور جو لیبرمن، در جریان یک سخنرانی که در اوایل نوامبر ایراد کرد، با حمله به منتقدان جنگ عراق در اردوگاه دمکراتها گفت:"در حالی که شواهد انکارناپذیری مبنی بر پیروزی استراتژی ضدتروریستی ژنرال پترائوس وجود دارد، دمکراتها همچنان به لحاظ عاطفی با روایت شکست و عقبنشینی درگیر ماندهاند و قادر نیستند به موفقیتهای مشهودی که آمریکا در عراق به دست آورده اذعان کنند.
به این ترتیب از پس حمام خون پنج ساله و مرگ بیش از 3900 سرباز آمریکایی و صدها هزار عراقی، نئوکانها بالاخره توجیهی برای خود پیدا میکنند و لااقل در حلقه رسانههای واشنگتن که در آنها نفوذی شدید داردند، منتقدان خود را به خارج از صحنه میرانند.
بازگشت پیروزمندانه نئوکانها به صحنه سیاسی آمریکا هر چند در صورت ادامه بینتیجه جنگ عراق و ادامه وضعیت فعلی در افغانستان و پاکستان دولتی مستعجل خواهد بود، اما باز هم به آنها امکان میدهد تا در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال آتی آمریکا از جایگاه خوبی نزد افکار عمومی برخوردار باشند.
به این ترتیب نامزدهای ریاستجمهوری در اردوگاه جمهوریخواهان به خود اجازه میدهند با اتخاذ مواضعی حتی جنگ طلبانهتر از دولت بوش، از «جنگ جهانی سوم» با شبهنظامیان مسلمان و تروریستها سخن بگویند.
در حالی که بوش لااقل گاه به گاه در سخنرانیهای خود به لزوم تعطیلی زندان گوانتانامو اشاره میکند، میت رامنی فرماندار سابق ماساچوست و از نامزدهای ریاست جمهوری در حزب جمهوریخواه، از «توسعه زندان گوانتانامو» برای نگهداری تروریستها و مسلمانان تندرو در مکانی که آنها را از حقوق انسانی و شهروندی اولیهشان محروم کند، سخن می گوید.
رودولف گیلیانی شهردار سابق نیویورک هم برای این که از دیگر رقبای نئوکان خود عقب نماند، از لزوم استفاده از شیوههای خشن بازجویی در برابر مظنونان تروریست سخن گفته است و اعلام کرده است تکنیکهایی مانند زیر آب کردن سر مظنونان که سابقه آن به دوران تفتیش عقاید برمیگردد، شکنجه محسوب نمیشود.
اما در جبهه دمکراتها نیز بسیاری از نامزدهای ریاستجمهوری برای این که از حملات رسانهای نئوکانها در امان بمانند، تا حد امکان از برخورد و مخالفت با سیاستهای آنها پرهیز میکنند. برای مثال هیلاری کلینتون، نامزد اصلی دمکراتها که از بیشترین شانس برای راهیابی به کاخ سفید برخوردار است، از سال 2002 تا 2006 در مورد جنگ عراق کاملاً از سیاستهای نئوکانها دنبالهروی کرد و تنها در اوایل سال 2007 برای کسب محبوبیت در میان رایدهندگان دمکرات، تا حدودی مواضع ضدجنگ اتخاذ کرد.
اما هیلاری کلینتون پس از این که در نظرسنجیهای اولیه به طرز قابلملاحظهای از دیگر رقبای دمکرات خود پیش افتاد، بار دیگر به نئوکانها نزدیک شد و به لوایح مهمی چون لایحه تهیه شده از سوی لیبرمن که سپاه پاسداران ایران را در زمره گروههای تروریستی قرار میدهد، رای مثبت داد.
در حالی که بسیاری از دمکراتهای دوآتشه هیلاری کلینتون را در بسیاری از موارد دارای سیاستهای نزدیک به نئوکانها و تمایلات دست راستی معرفی میکنند، اما گروی دیگر از رایدهندگان دمکرات نیز او را تنها سیاستمداری باهوش میپندارند که میخواهد از برانگیختن مخالفت جدی با خود در اردوگاه نئوکانها پرهیز کند.
به واقع این گونه بندبازیهای سیاسی در خانواده کلینتون چندان هم بیسابقه نیست. بیل کلینتون، همسر هیلاری و رئیسجمهور سابق آمریکا نیز پس از راهیابی به کاخ سفید در سال 1992، جیمز ووزلی، نئوکان مشهور را به سمت ریاست سازمان سیا منصوب کرد. منابع آگاه در حزب دمکرات این حرکت کلینتون را ادای دینی به مسئولان مجله دست راستی نیوریپابلیک میدانند که در جریان انتخابات از کلینتون حمایت کرده بود.
اگر هیلاری موفق شود بر دیگر نامزدهای ریاستجمهوری در حزب دمکرات پیروز شود و به عنوان نامزد نهایی این حزب قدم به رقابتهای انتخاباتی بگذارد، نئوکانها بیشک از نامزد حزب جمهوریخواه حمایت خواهند کرد؛ اما ممکن است خصومت و دشمنی آنها با هیلاری کمتر از دو نامزد سابق حزب دمکرات در انتخابات ریاستجمهوری باشد.
در انتخابات ریاستجمهوری سال 2000، هر چند ال گور موفق شد حمایت نئوکان هایی چون لیبرمن را از خود جلب کند، اما تأکید ال گور بر راهحلهای چندجانبه برای مشکلات جهانی، از گرمایش زمین گرفته تا صلح خاورمیانه، موجب خصومت هسته اصلی نئوکانهای بانفوذ با نامزدی وی شد. این گروه از یکجانبهگرایی جرج بوش پسر بیشتر خوششان میآمد و در نهایت نیز حمایت آنها باعث راهیابی جرج بوش به کاخ سفید شد. در سال 2004 نیز نئوکانها به رغم رای مثبت جان کری به لایحه جنگ عراق، با شک و تردید فراوان به آرا و سیاستهای او مینگریستند.
در انتخابات سال 2008 نیز نئوکانها به دنبال این هستند که پیش از آغاز رسمی کارزار انتخابات، با تغییر تصویر عراق نزد افکار عمومی آمریکا، ادامه یا عدم ادامه این جنگ را از کانون توجه رایدهندگان خارج کنند.
اگر نئوکانها موفق به این کار شوند، آنگاه در مبارزات انتخاباتی جمهوریخواهانی که از آغاز «جنگ جهانی سوم» سخن میگویند به نسبت دمکراتهایی که عمده تلاش خود را معطوف به انتقاد از جنگ عراق کردهاند، دست بالا را خواهند داشت.
به همین خاطر است که نئوکانها تلاش میکنند تا منتقدان جنگ عراق را به مثابه «شکستگرایانی» که به دنبال «تسلیم» هستند و به سربازان آمریکایی حاضر در عراق «خیانت» میکنند، به افکار عمومی آمریکا معرفی کنند.
با این حال این استراتژی نئوکانها با موانع و مشکلات فراوانی روبرو است که مهمترین آنها نگرانی عمومی از هزینههای انسانی و اقتصادی سنگین جنگ عراق محسوب میشود. در حالی که نئوکانها از اشغال نامحدود عراق و تجاوز به کشورهای مسلمان دیگری چون ایران حمایت میکنند، ایده درگیری در نبردی بیپایان در خاورمیانه جذابیت خود را برای بخش عظیمی از مردم آمریکا از دست داده است.
به این ترتیب، در حالی که صحنه سیاسی آمریکا خود را آماده فصل گرم انتخابات ریاستجمهوری سال آینده میکند، نئوکانها تنها در سایه بهرهبرداری از ترسهای مردم آمریکا و توسل به شگردهای رسانهای برای تخریب دیگر کاندیداها خواهند توانست بار دیگر نامزد مورد نظر خود را روانه کاخ سفید کنند.