advertisement@gooya.com |
|
elmiramoradi@gmail.com
کانتر پانچ
آيا عمل تحريک آميز اخير «بنديکت» تصادفی بود و يا از روی عمد؟ اين پاپ باواريايی يک روحانی ارتجاعی دو آتشه است. کسی است که برای سازماندهی رسيدن به مقام پاپی، که با تصفييه بيرحمانهِ مخالفان بالقوه و نظارت بر گزينش کاردينال ها همراه بود، کوچکترين شانسی را از دست نداد.
فکر می کنم که او می دانست چه می گويد و چرا می گويد.
انتخاب يک نقل قول از نوشته های کهن مانوئل دوم (Manuel II Paleologos)، يکی از کم هوش ترين حکام بيزانس، بويژه در آستانه سفرش به ترکيه، تا حدی رياکارانه بود. پاپ می توانست از برخی نقل قول های موثرتر، از آن دسته که اين روزها در گوشه و کنار بکار گرفته می شود، استفاده نمايد. شايد اين شيوه کار او به جهت سپاس و قدردانی ويژه از اوريانا فالاچی صورت گرفت.
شايد.
جهان اسلام که دو کشور آن- عراق و افغانستان- مستقيما تحت اشغال نيروهای غربی قرار دارند، ديگر احتياج ندارد زبان صليبيون به آن يادآوری شود. در جهان نئوليبرال، يا به توصيف روشن مايک ديويس « سياره زاغه ها» ، از تخريب محيط زيست، فقر، گرسنگی و سرکوب در رنج است، پاپ تصميم گرفت که به بنيان گذار مذهب رقيب توهين نمايد.
واکنش ها در جهان اسلام قابل پيش بينی، اما بشکل تاسف آوری ناکافی بود. تمدن اسلامی نمی تواند به نيروی شمشير تنزل داده شود. تمدن اسلامی پل حياتی بين جهان کهن و رنسانس اروپايی بود. اين کليسای کاتوليک بود که در شبه جزيره ايبری و سيسيلی بر عليه اسلام اعلان جنگ داد و برای نظارت بر پاکسازی اروپا و دشمن پروتستان رفرميست، به اخراج و کشتار گسترده، اجبار به گرويدن به مسيحيت و تفتيش عقايد خبيثانه متوسل شد.
خشم و غضب عليه "مرتدين "، باعث گشت تا دهکده های کاتار Cathar در جنوب فرانسه به آتش کشيده شوند. امپراطوری عثمانی بطور يکسان به يهوديان و پروتستان ها پناهندگی داد، پناهندگی که اگر استانبول قسطنطنيه باقی مانده بود، از آنها دريغ می شد. اين پل (مقدس) بود که موعظه می کرد:" ای برده گان، از اربابان زمينی خود اطاعت کنيد. زيرا مسيح ، کسی که شما به آن خدمت می کنيد، ارباب واقعی شماست".(انجيل، کتاب کولوسيان،بند ۳ ص.۲۳-۲۲) کليسا در پايه ريزی سنت همدستی با دشمن و عملی که انسان را مجبور به ژانو زدن در مقابل ثروت و قدرت نمايد پيشقدم بود و اوج آن طی جنگ جهانی دوم بود، يعنی زمانيکه رهبری کليسا با فاشيسم همکاری کرد، و بر عليه يهودی کشی و قصابی براه افتاده در جبهه شرقی، زبان از هم نگشود. اسلام احتياج به درسهای صلحجويانه از اين کليسا ندارد.
خشونت تنها امتياز ويژه و يگانه يک مذهب نبوده و نمی باشد، ادامه اشغال فلسطين توسط اسرائيل اين را به اثبات می رساند. در طول جنگ سرد، واتيکان، با استثنائات جزئی، جنگ های امپرياليستی را حمايت و پشتيبانی می کرد. در جريان جنگ اول و دوم جهانی ، طرفين جنگ دعای خير کليسا همراهشان گشته بود. کاردينال آمريکايی اسپلمن Spellman ، يکی از جنگ طلبان پيشتاز در جريان جنگ های کره و ويتنام، در جبهه های جنگ برای نابودی کمونيسم بود.
واتيکان بعدها در آمريکای لاتين روحانيت پيرو الهيات رهايی بخش و کشيش های دهقان را مجازات کرد. برخی نيز مورد تکفير قرار گرفتند.
همه مسيحيان به جنگ های صليبی قديم و جديد نپيوستند. زمانيکه پاپ اوربان، جنگ های صليبی را آغاز کرد، پادشاه سيسيلی ، نورمان، از فرستادن سپاهيان خويش خودداری کرد، که مبادا مسلمانان سيسيلی مجبور به جنگ عليه هم کيشان مسلمان خود در شرق شوند. پسر او، راجر دوم هم از شرکت در جنگ های صليبی دوم، امتناع کرد. آنهابا اين کار از رهبران کنونی ايتاليا که حاضرند با پيوستن به امپراتوری صليبيون عليه جهان اسلام بجنگند، شجاعت بيشتری نشان دادند.
ايناسيوس لويولا (Ignatius Loyola)، بانی فرقه ژزوئيت ها گفت:" برای اطمينان به درست کار کردن در همه موارد، بايد هميشه اين اصل را رعايت کنيم که سفيدی که من می بينم، در صورت حکم سلسله مراتب کليسا، بايد باور کنم سياه است." .
امروزه ، اغلب اسقف های کاتوليک غرب ( منجمله اين باواريايی در واتيکان) و سياستمداران مرکز- چپ / راست، پاپ واقعی را که در کاخ سفيد زندگی می کند، و به آنها می گويد « سياه» چه موقع «سفيد» است را می ستايند.
آمين.
http://www.counterpunch.org/
۲- ( از تعبيری زنده و واضح متلق به مايک ديويس)