پيروزي محمود عباس (ابومازن) در انتخابات رياست جمهوري فلسطين، بعيد است به منازعه 60 ساله فلسطين پايان دهد، اما شكل منازعه لاجرم تغيير خواهد كرد. در شكل جديد منازعه عناصر منطقهاي و بينالمللي و وضع اقتصادي فلسطينيها بيش از كشمكش دوجانبه اسراييل و فلسطينيها تعيين كننده خواهد بود.
1- فضاي منطقهاي: جنبش فلسطين پديدهاي درونزاد و واكنش به اشغال است. اما مبارزان فلسطيني در تمام دوران مبارزه با اتكا به كمكهاي مالي و تسليحاتي و حمايت سياسي اعراب و ايران پس از انقلاب اسلامي عمل كردهاند. توجيه سياسي و اخلاقي حاميان جنبش فلسطين همواره اين بوده است كه فلسطينيها در جنگي نابرابر و براي باز پسگيري سرزمينهاي خود مبارزه عادلانه ميكنند و جهان وظيفه دارد به آنان كمك كند. از 13 سپتامبر سال 1993 كه اسراييل و فلسطينيها در واشنگتن قرار داد تشكيل دولت خودگردان را امضا كردند، توجيه سياسي و اخلاقي كمك به مبارزه فلسطينيها با چالش روبهرو شد. زيرا بخش بزرگي از فلسطينيها جنگ مسلحانه را رها كرده و مبارزه سياسي پيشه كردند. در آن ترتيبات، كمك به فلسطينيهاي مخالف مبازره سياسي و حامي مشيمسلحانه، رويا رويي با اراده «دولت فلسطين» تعبير شده و بر روابط حكومت خودگردان و كشورها تاثير گذاشت. سردي روابط ياسر عرفات با ايران و سوريه محصول همين رويكرد تازه بود. ايران و سوريه با ناعادلانه خواندن صلح سازمان آزادي بخش فلسطين با اسراييل، از انتفاضه مردم فلسطين حمايت كردند. انتخابات يكشنبه گذشته كه به پيروزي ابومازن انجاميد، جايگاه سياسي و اجتماعي حاميان مبارزه سياسي را در برابر هواداران مبارزه مسلحانه تقويت كرد و احتمالا در آينده فشار جهاني بر ايران و سوريه براي قطع حمايت از حاميان انتفاضه فلسطين افزايش خواهد يافت.
مداراي حماس به عنوان بزرگترين تشكيلات سازمان دهنده انتفاضه در برابر انتخاب ابومازن نيز بر موقعيت حاميان منطقهاي انتفاضه اثر خواهد گذاشت. حماس بدون نفي انتفاضه در دوران جديد، اعلام كرده است به انتخاب ملت فلسطين احترام خواهد گذاشت. معناي اين موضع حماس اين است كه تصميمهاي ابومازن بازتاب دهنده اراده ملت فلسطين است.
2- فضاي بينالمللي: ترتيبات بينالمللي درباره مساله فلسطين دو وجه اساسي دارد. وجه اول آن كميته چهار جانبه سازمان ملل، آمريكا، اتحاديه اروپا و روسيه است كه خواستار حل بحران فلسطين براساس طرح <نقشه راه> است. اين طرح، تشكيل حكومت مستقل فلسطين بهصورت مرحلهاي را پيشبيني كرده است. طرح نقشه راه تنها نقطهاي است كه همه بازيگران موثر بينالمللي برسر آن توافق دارند و احتمالا در غياب ياسر عرفات، پس از وقفهاي چند ساله احيا خواهد شد. ابومازن يك سال و نيم پيش كه مدت كوتاهي نخست وزير فلسطين بود ميخواست اين طرح را به جريان بيندازد اما مخالفت عرفات مانع كار وي شد. اكنون كه ابومازن در منصب رهبري فلسطين نشسته است، با دستاني بازتر اين كار را خواهد كرد، به ويژه آنكه آبومازن بر خلاف عرفات مورد اعتماد آمريكا، اسراييل و اروپاست و زبانش براي سازمان ملل قابل فهمتر از زباني است كه عرفات در 3سال آخر عمرش به كار ميبرد.
وجه ديگر فضاي بينالمللي، طرح آمريكايي خاورميانه بزرگ است. براساس اين طرح كه جورج بوش تابستان گذشته آن را اعلام كرد و سران كشورهاي صنعتي به صورت تلويحي از آن حمايت كردند، حل مشكل فلسطين در گرو تغييراتي در مناسبات سياسي كشورهاي منطقه است. آمريكا اين تغيير را تحولات دموكراتيك ناميده است اما كشورهاي منطقه، حتي متحدان سنتي آمريكا(عربستان و مصر) آن را مداخله در امور داخلي كشورها خواندهاند. اين طرح شايد هرگز به عنوان يك برنامه جهاني تاييد و تصويب نشود اما به عنوان اهرم فشار، كشورهاي منطقهاز جمله ايران و سوريه يعني حاميان اصلي انتفاضه فلسطين را در تنگنا قرار خواهد داد.
3- اقتصاد فلسطين: علاوه بر دو عامل تاثيرگذار بر رهبري ابومازن و آينده فلسطين، اقتصاد نوار غزه و كرانه باختري نيز فلسطينيها را وادار به تصميمهايي خواهد كرد كه حتي اگر خواست قلبي آنها هم نباشد، انتخابي ناگزير به نظر ميرسد.
اقتصاد نوار غزه و كرانه باختري در سالهاي اخير تحت تاثير فشارهاي اسراييل در سراشيب افتاده است. در فاصله سالهاي 1992 تا 1996 سرانه توليد ناخالص داخلي فلسطينيها مدام روبه كاهش گذاشت.در اين دوران دست كم درآمد فلسطينيها 36درصد كاهش يافت.
advertisement@gooya.com |
|
از سال 1996 تاكنون سرعت سقوط اقتصادي كاهش يافته است. اما اين كاهش بر اثر تدابير داخلي و يا بهبود توليد نبوده است. بلكه با اوج گرفتن بحران اقتصادي فلسطينيها، جامعه جهاني در سال 2001 اعلام وضع اضطراري كرد و براي جلوگيري از سقوط كامل اقتصاد فلسطين در سالهاي 2001 و 2002حدود 2ميليارد دلار به فلسطينيها كمك كرد و مانع فاجعهاي حتمي شد. حتي پس از اين كمكها، اقتصاد فلسطين كماكان در شمار اقتصادهاي كم توان جهان باقي ماند. براساس آمارهاي اقتصادي سال 2004 توليد ناخالص داخلي نوار غزه با يكميليون و 132هزار نفر جمعيت حدود يكميليارد و 170ميليون دلار و سرانه فلسطينيها هزار دلار برآورد شده است. وضع ساكنان كرانه باختري از اين هم بدتر است. توليد ناخالص داخلي اين منطقه با 2ميليون و 311هزار جمعيت، يكميليارد و 70ميليون دلار و سرانه آن 800 دلار بر آورد شده است. همچنين گفته شده است كه 60درصد ساكنان كرانه باختري و قدري كمتر از ميزان در نوار غزه ، زير خط فقر زندگي ميكنند.
شرايط دشوار اقتصادي در فلسطين در كنار فشارهاي جهاني بر حاميان انتفاضه فلسطين به احتمال زياد ابومازن را وادار خواهد كرد كه در برابر طرح نقشه راه انعطاف بيشتري نشان دهد. ابومازن اميدوار است با مهار انتقاضه هم از فشار اسراييل بر اقتصاد فلسطين (بستن مرزها و اخراج كارگران عرب) بكاهد و هم اينكه آمريكا و كشورهاي صنعتي را به اعطاي كمكهاي بيشتر به فلسطين ترغيب كند.اين تدابير ابومازن لزوما به توقف انتفاضه(مبارزه خياباني فلسطينيها ) و جنگهاي مسلحانه منجر نخواهد شد اما به احتمال زياد جايگاه حاميان مذاكره را در ميان فلسطينيها و نزد جامعه جهاني تقويت خواهد كرد.