تاکنون مسئله اقلیت کرد های ساکن سوریه کمترین بروزی در بیرون نداشته است. علت آن همانا وجود ناسیونالیسم متعصّب در حاکمیت دولتی سوریه و اینکه در این دوره طولانی نه حقوق بشر رعایت شده و نه حتی هیچگونه صدای مخالف و دو گانگی اجتماعی برسمیت شناخته نشده است.در سوریه هیچگاه مصلحت ساکنان غیر عرب این کشور بهیچ عنوان رعایت نشده است.
advertisement@gooya.com |
|
کردها بعنوان بخشی از جامعه کشور سوریه که اکنون جمعیت آنان نزدیک به دو میلیون میرسد، همانند سایرین در فعالیت های اجتماعی و سیاسی این کشور نقش داشته و شریک بوده اند. آنان در جنگ استقلال طلبانه علیه استعمار فرانسه با سایرین شرکت داشتند و مقامات عالی اقتصادی و سیاسی نیز کسب کردند. دو رئیس جمهور کشور سوریه "فوزی سلو" و " حسنی زعیم" به ریاست جمهوری این کشور رسیدند و " ابراهیم نهنانواز رهبران برجسته مبارزان ضد استعمار در سوریه شناخته میشود.
با اوج گیری مبارزات حق طلبانه کردها در کشور های همجوار و انعکاس مبارزات آنان در عرضه بین المللی " موجبی" برای نگرانی ناسیونالیسم عرب حاکم بر سوریه پیش آمد. پس از آن اینان کوشیدند تا بطرق مختلف کردها را در جامعه سوریه منزوی کرده و حقوق آنان راضایع گردانند. آنان با تمام توانشان کردها را که یکی از اقلیت های بزرگ قومی درکشور سوریه است تحت فشار قرار دادند.
اولین اقدام دولت سوریه علیه شهروندان کرد محروم کردن هفتاد هزار نفر از آنان از حق داشتن شناسنامه در سال 1962 بود که امروز تعداد اینان به دویست هزار نفر میرسد. این مجموعه بزرگ شهروندان از حق استفاده هر گونه مزایای اجتماعی بی بهره ماندند. از آن پس پدیده تازه ای در جامعه سوریه با عنوان " مکتومان" یا نادیده گرفته شده به ظهور رسید . آنان از آن پس از حق تساوی شهروندی، حق تملک ، حق برخورداری از آموزش، بهداشت، و .... محروم ماندند. اینان در کشور خود و در سرزمین خود بیگانه بحساب آمده و همچون غربیان با آنان رفتار شده و میشود. حتی فرزندان اینان نیز مطلقاً از این بی حقوقی رنج می برند. پس از این در سال هفتاد "پروژه کمربند عربی" بتوسط دولت بکار گرفته شد. هدف از این پروژه انتقال کردهای اصیل ساکن این مناطق در استان "حسکه" و "جزیره" به مناطق دیگر و جانشین کردن آنان با اعراب بود. دولت سوریه کردها را از سرزمینی تاریخی خود به پانزده کیلومتر در عمق خاک سوریه انتقال دادوبدینسان رابطه انسانی و خانوادگی اینان را با همسایگان کرد خود در خاک ترکیه قطع نمود.
در مرحله دیگری دولت سوریه و این بار به بهانه ساختن سد فرات نزدیک به هفتاد کیلومتر مربع از زمینهای کردها را مصاده نموده و با ساختن مزارع نمونه و مجهز بانواع امکانات امنیتی ، بهداشتی، آموزشی، اینبار نیزچهار هزار خانواده عرب را در این منطقه سکنی داد. اینبار نیز هزاران کرد با خانواده خود به آوارگی ..
هماهنگ با برنامه های ذکر شده کوششهای نوع دیگری نیز برای نابود کردن هویت فردی و جمعی کردها باجرا گذاشته. سرکوب جنبشهای فرهنگی و سیاسی کردها، دستگیری و به زندان افکندن کوشندگان کردتغییر نام دهها روستا، تپه ها و ماهورها، رودخانه ها و ...-/ و نام گزاری عربی بر آنان. منع کردها از تکلم بزبان مادری و منع استفاده از موسیق کردها در همه جا.
همزمان با همه آنچه شرح داده شد برای انکار وجود کردها نیز در سوریه برنامه هائی طرح ریزی شد که صدورآن ناسیونالیسم کور حاکم بر سوریه بود. حاکمان مدعی شدند که سازمانها و انجمن های موجود متعلق کردها گویا پدیده خلق الساعه و ساخته دست استعمارگران است که در نتیجه تضادهای منطقه ای و استعماری بدفعه ظهور رسیده است.
تهاجمی این چنینی علیه کردهای سوریه و انکار حقوق تاریخی آنان بااین وضوح البته بی "دلیل" نیز نبود.متاسفانه بعضی از سازمانهای کرد در این مسئله دخیل بودند. مشخصاً باید گفت که عبداله اوجلان رهبر حزب پ.ک.ک در دادن دست آویز " باصطلاح تاریخی" بدست دولت سوریه نقش داشت وی در مصاحبه با "نبیل ملحم" در صفحه 168-167 در کتاب " ملت و رهبری" مدعی شد که غالب کردهای سوریه از شمال کردستان مهاجرت کرده و از آنان دعوت نمود تا به ترکیه باز گردند.(1)