mirghaium@gmail.com
8مه 2006- به ماه ژوئن 2002 برگرديم ، زماني که دولت بوش به بهانه ترس نامعلوم ( از تروريسم و سلاح هاي کشتارجمعي) ، جنگ شديد خود عليه عراق را آغاز کرد . «دونالد رامسفلد» ، وزيردفاع آمريکا در توجيه وجود اطلاعات لازم براي چنين حمله اي ، گفت : (( نيافتن شواهد ، دليل بر نبودن آن نيست)) . رامسفلد در يک کنفرانس خبري ، زيرکانه گفت : (( چيزهايي هست که معلومند و ما مي دانيم که مي دانيم . چيزهايي هست که معلوم است که مجهولند ؛ به اين معني که اموري هست که ما هم اينک مي دانيم که نمي دانيم. اما چيزهايي هست که نا معلوم است که نا معلومند.يعني اموري هست که نمي دانيم که نمي دانيم)).
حال همان مشکل در رابطه با ايران وجود دارد و همان مسائل مطرح مي شود : چه چيز معلوم است؟ چه موضوعي مورد ظن ومشکوک است؟ آنچه که مي توان حدس زد يا تصور کرد، کدام است؟ آيا خطر واضح است و نزديک يا مبهم است ودور؟ درحال حاضر واشنگتن ، مانند چهار سال پيش پر سروصداست ومنابعي دارد که دائما از تحريم ، جنگ ، تغيير رژيم سخن مي گويند.در سال 2002با وجود کم بودن شواهد محکم ، مشکل عراق را به گونه اي تبليغ کردند که گويي تهديدي فوري است و درنتيجه عمليات ضروري است. «کاندوليزا رايس» که آن زمان مشاور امنيت ملي بود ، جمله اي گفت که شنيدني است : ((ما نيازي نداريم که براي وجود کلاهک اتمي استدلال کنيم)).
با اين که معلوم است که نتايج حمله واشنگتن به عراق نا معلوم است ، دستگاه سياسی آمريکا ، برخورد با ايران را در دستور کار خود دارد. اما موضوع ايران بسيار متفاوت و مخاطره آميزتراست. گزارش اخير آژانس بين المللي انرژي اتمي (IAEA) سازمان ملل ، که توسط مديرکل آن محمدالبرادعي انتشار يافت ، نشان از آن دارد که تهران ، تقاضاي سازمان ملل براي توقف فعاليت هاي هستي اش را رد مي کند. ديپلمات هاي اروپايي و آمريکايي ، درنظر دارند که اگر محکوميت ايران از سوي روسيه وچين وتو شود ، محروميت هايي را خارج از سازمان ملل ، بر ايران تحميل کنند. از ديد رئيس جمهور احمدي نژاد ، ملت ايران به چنين تحريم هاي بي فايده ، اهميتي نمي دهد.
در برخورد با ايران ، پرسش هايي درباره منابع تامين نفت درآينده ، چون وچراهايي مطرح است و اين نگراني وجود دارد که حاکميت ايران به زودي به بمب هسته اي دست يابد. IAEA و آژانس هاي اطلاعاتي غرب ، به طور پيوسته کار مي کنند تا واقعيت هاي بنيادي را از حدس و گمان و تبليغات جدا کنند.
دانستن دانسته ها
تهران يک برنامه تمام عيار انرژي هسته اي دارد. اين آن چيزي است که مي دانيم ونيز مي دانيم که درحال حاضر رئيس جمهور احمدي نژاد در صدر اين برنامه قرار دارد( او دوهفته پيش با صداي بلند دريک اجتماع مردمي اعلام کرد که «با عنايت الهي ، ايران امروز يک کشور هسته اي است.» کشور براي توليد اورانيم مورد نياز نيروگاه ها (با غلظت کم) از سانتريفوژهاي با سرعت بالا استفاده کرده است. اين موضوعي است که توسط IAEA نيز تاييد شده است. اما همين روش ها و تجهيزات مورد استفاده ايران مي تواند براي غني سازي باغلظت بيشتر اورانيوم ، مورد استفاده قرار گيرد. اورانيم غني شده با غلظت زياد در هسته بمب هسته اي مورد استفاده قرار مي گيرد. وقتي اين توانايي ايجاد شد ، پرسش اساسي اين نيست که «آيا ايران مي تواند سلاح هسته اي بسازد؟» ، بلکه سوال مهم اين است که « آيا ايران مي خواهد که سلاح هسته اي بسازد يا خير؟». پس از آن چه خواهدشد؟ رئيس جمهور احمدي نژاد ، هفته گذشته با عمر البشير رئيس جمهوري سودان در زمينه مشارکت فني ، گفتگو کردند.
ايران اصرار دارد که تمام پروژه هسته اي خود را هم اينک آغاز کند که آن را مطابق با معاهده منع تکثير سلاح هاي هسته اي مي داند. اين معاهده حق استفاده صلح آميز از انرژي هسته اي را محترم شمرده است . اما سوي ديگر واقعيت : ايران از سال 1985 تا 2003 ،برخلاف توافقنامه هاي بين المللي ، فعاليت هاي غني سازي خود را مخفي نگه داشته بود . در سال 2003 ميلادي ، ايران برخي از فعاليت هاي خود را براي اعتماد سازي مجدد جهاني ، متوقف کرد. در شروع سال جديد مسيحي ، ايران دوباره غني سازي سوخت هسته اي را آغاز کرد. چنين واقعيتي سبب شد که شوراي حکام آژانس بين المللي انرژي اتمي ، علي رغم تمايل روسيه و چين ، پرونده هسته اي ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل ارجاع دهد تا امکان بحث وعمل بيشتر فراهم شود.
در عين حال اين نيز درست است که هيچ شاهد محکمي وجود ندارد که نشان دهد برنامه هاي هسته اي ايران ، توسعه يا توليد سلاح هسته اي است.
ندانستن ندانسته ها
در سرديگر طيف اطلاعاتي و در حوزه طول موج نا آگاهي نسبت به مجهولات ، فرضيه هايي وجود دارد که جمهوري اسلامي ، توليد مستقل و فوق سري سلاح هاي هسته اي را در دستور کار خود دارد که مطلقا تاکنون کشف نشده است. مقامات اسرائيلي ونيز برخي از تحليل گران آمريکايي ، عموما به اين نظريه اعتقاد دارند. «مايکل لدين» ، انديشمند نومحافظه کار و رايزن دولت ريگان در مسائل تروريسم ، معتقد است که ايرانيان در حال حاضر بمب هسته اي دارند. او ادعا مي کند که ((از بين همه فرضيه ها ، اين فرضيه اي احتمال حداقلي ندارد. يک مقام ارشد اطلاعاتي از کشوري که پيوند نزديکي با امريکا دارد ، در حالي که نمي خواست مسائل اطلاعاتي مطرح شده از سوي او ضبط شود، مي گويد که دليل روشني وجود ندارد که به وجود برنامه اي مخفي اشاره داشته باشد. اما او تاکيد دارد که به اين مدارک نيازي نباشد. او مي گويد (( ما تعدادي زيادي نقطه چين داريم . اگر آنها را به هم وصل کنيد و شکل تقريبي يک فيل حاصل شود ، احتمالا آن تصوير يک فيل است.
اسرائيل که در تيررس موشک هاي ايران قرار دارد و اغلب از سوي ايران تهديد مي شود ، دلايل زيادي براي اعلان خطر دارد. هرچه باشد رئيس جمهور احمدي نژاد از محو اسرائيل از نقشه جغرافيايي سخن به ميان آورده است. با وجود اين ، اسرائيلي ها حدس مي زنند که ايران ظرف دو سال آينده و شايد کمتر ، به سلاح هاي هسته اي دست يابد . «افرايم زنه» رئيس کميسيون فرعي برنامه ريزي و سياست دفاعي کنست (پارلمان اسرائيل) مي گويد (( اين موضوع يک واقعيت نيست ، بلکه يک تفسير است...احتمالا ما «نقطه بي برگشت» را به شيوه اي متفاوت تعريف مي کنيم)) . ماه گذشته در واشنگتن ، «جان نگروپونت» افسر ارشد اطلاعاتي به خبرنگاران گفت که آنها اعتقاد دارند که ايران دست کم تا سال 2010 ميلادي به بمب هسته اي دست نخواهد يافت.
«گري سامور» ، کارشناس منع سلاح هاي هسته اي در دولت کلينتون مي گويد ((آيا تجهيزات سري و مخفي وجود دارد ؟ گمان نمي کنم )) . او که اخير مطالعه مهم خود پيرامون برنامه هاي WMD ايران را به نگارش درآورده است ،ادامه مي دهد که (( اگر چنين تجهيزاتي وجود داشته باشد ، بسيار حماقت آميز خواهد بود که ايران نسبت به تجهيزات آشکار خود ، به بحران دامن بزند. بهترين روش ايران براي آرام کردن شرايط اين خواهد بود که اجازه که جهان از طريق آژانس بين المللي انرژي اتمي ، به تجهيزات علني آنها نظارت کند ، اما آنها درهمين حال به فعاليت هاي مخفيانه خود را ادامه دهند)). «ژوزف سرينشون» از بنياد کارنگي نيز به همين اندازه شک دارد. او ادعا مي کند که (( کمترين دليل وجود ندارد... آيا اين موضوع ممکن است؟ بله. آيا ممکن است که ايران پايگاهي روي کره ماه داشته باشد؟ بله! ))
دانستن نادانسته ها
بين واقعيت روشن وگمانه زني هاي خالص ، قلمرو سوالاتي است که برپايه پاره اي از شواهد واقعا موجود ، قرار دارد. اين قلمرويي است که بازرسان آژانس بيشتر وقت خود را صرف آن کرده اند. دراين محدوده بود که آنها با بزرگترين ناکامي ها مواجه شده اند. محمد البرادعي در گزارش دو هفته پيش خود نوشت (( پس از بيش از سه سال تلاش هاي آژانس براي روشن شدن همه جنبه هاي برنامه هسته اي ايران ، شکاف هاي موجود در دسترسي به اطلاعات ، موضوعي نگران کننده است. )).
هنوز مدرکي وجود ندارد که جزييات رابطه ايرانيان با شبکه هسته اي مخفي دانشمند پاکستاني عبدالقديرخان را نشان دهد. برخي از همان دلالاني که امکانات ايران راتامين کردند و براي ليبی نيز ملزوماتش را تدارک مي ديدند ، در سال 2003 گنجينه اطلاعات خود را زمينه دستيابي ليبيايي ها به طراحي سلاح ، در اختيار دولت هاي غربي قرار دادند. با وجودي که ايرانيان انکار مي کردند ، شواهد اندکي به آژانس بين المللي انرژي اتمي نشان مي داد که فعاليت هاي مربوط به سلاح هسته اي در جريان است.
advertisement@gooya.com |
|
در سال 1987 ، ليبي طرح ها و قطعات سانتريفوژ P-2 را از اين شبکه پاکستاني گرفت که بسيار کارآمدتر از P-1هاي ايران است. ايران به آژانس گفته بود که در سال 1995 به بخشي از تکنولوژي P-2 دست يافته ، اما تا سال 2002کاري با آن نکرده است. ماه گذشته رئيس جمهور احمدي نژاد دراستان خراسان گفته بود که P-2 ها ((تحقيقاتي و به شرايط آزمايشگاهي مربوط است)). آژانس همچنان در انتظار توضيح ايران در اين مورد است.
درمقابل همه اين گفت و واگويه ها ، برخي شواهد مخالف ، فعاليت هاي ايران را نادرست نشان مي دهد. آژانس ، نمونه جزيي از غني سازي با درجه زياد را در برخي از تاسيسات ايرانيان کشف کرده بود که حاکي از برنامه هاي مخفيانه اين کشور بود. ايرانيان گفته بودند که : از وجود چنين نمونه آلوده اي دچار «شوک» شده اند و اينکه منشاء آلودگي بايد از جايي ديگر (احتمالا پاکستان) و سانتريفوژهايي باشد که ايران از آنجا دريافت کرده است. آژانس نتيجه گرفت که آزمايش هاي گوناگون (( نشان از توازن و تاييد اظهارات ايران دارد.
«مات بن» يکي از کار شناسان «مرکز بلفرهاروارد» مي گويد که: ((چيزي که مهمتر از «دانستن نادانسته ها» است ، اين است که مقصود از اين برنامه ها چيست؟)). آيا ايران واقعا مصمم است که سلاح هسته اي بسازد يا اينکه صرفا يک تمايل است؟ کارشناسان و نيز البرادعي اظهار مي کنند که هدفشان انجام مذاکرات گسترده در باره آينده کل منطقه است. اما گزارش هاي رسمي هيچ نشاني از آن ندارد. او مي گويد که ((آژانس نمي تواند در اين مورد قضاوت کند ، يا به نتيجه اي برسد و يا شايسته ها و بايسته را تعيين کند)).
همچنان بسياري از «نادانسته ها» وجود دارد.
منبع : نيوزويک