تاريخ معاصر ايران كه با انقلاب مشروطه آغاز شد تاريخ بيدارى، تلاش، پيشرفت ها و ناكامى هاى ايرانيان است. دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامى و دو نهضت اجتماعى و اصلاحى (ملى شدن صنعت نفت و اصلاحات) حاصل اين مبارزات، پس از قرن ها سكوت و سكون و رخوت بوده است. دستاورد بزرگ يكصد سال تلاش زن و مرد ايرانى تجربيات گرانبهايى است كه سرمايه اى بزرگ توشه راه ملت ايران براى دستيابى به حقوق و عزت خويش خواهد بود.
اگر خواست تاريخى ايرانيان را در اين قرن نفى هر گونه خودكامگى، تحقير، تبعيض، فقر و عقب ماندگى بدانيم پرسشى كه در آستانه يكصدمين سالگرد پيروزى انقلاب مشروطه در برابر ما قرار دارد اين است تا چه اندازه شاهد حاكميت قانون و تحقق استقلال، آزادى، عدالت و پيشرفت بوده ايم؟ در اين زمينه اختلاف نظر فراوان است. به طور خلاصه سه پاسخ ديده مى شود.
گروه اول همه چيز را سياه مى بيند و معتقد است با وجود ايثارها و فداكارى هاى يك قرنه ما در همان نقطه اول ايستاده ايم، اگر به قبل از مشروطه بازنگشته باشيم. دسته دوم به تحقق آرمان هاى مذكور معتقدند اگرچه به تعميق بخشيدن آنها مى انديشند. جمعى نيز به پيشرفت در زمينه هايى و درجا زدن در بخش هايى ديگر اعتقاد دارند.صرف نظر از پاسخ هاى متفاوت، آنچه مى تواند دستمايه بهروزى و رفاه و سعادت ملت ايران شود بازخوانى و استفاده از تجربيات غنى و گوناگون اين قرن بيدارى است كه اكنون مى تواند و بايد مورد مداقه و بحث عمومى و همه جانبه قرار گيرد. به خصوص آنكه مقدمات، الزامات و نتايج هر يك از سبك هاى رفتارى روحانيون و مراجع از آخوند خراسانى، نائينى، مدرس و كاشانى (مدافعان حاكميت قانون، مشروطه شدن سلطنت، عدم پذيرش مسئوليت در امور اجرايى توسط روحانيون در عين دفاع از حضور آنان در قواى مقننه و قضائيه و تاكيد بر عدم تصويب قوانين خلاف شرع و نه تاسيس حكومت اسلامى)، شيخ فضل الله نورى و نواب صفوى (تشكيل حكومت اسلامى)، آيت الله بروجردى (عدم دخالت مطلق در حكومت ضمن مخالفت با تصويب هر گونه قانون خلاف شرع) و رهبر فقيد انقلاب (تاسيس جمهورى اسلامى، تدوين قانون اساسى و مسئوليت پذيرى روحانيان در راس هرم قدرت، پذيرش تكثر روحانيون، دائرمدار بودن «مصلحت» در اتخاذ تصميمات كلان، ميزان دانستن راى ملت در حكومت، انتخابات آزاد و...) پيش چشم ماست.
تجربه حضور روشنفكران سكولار نيز با سبك ها و نگرش هاى متفاوت در برابر ما قرار دارد. عملكرد و پيامدهاى كوشش طرفداران «تجدد بومى» و دفاع از حضور روحانيون در عرصه فعاليت هاى سياسى و نيز نتايج انديشه و عملكرد حاميان پذيرش دربست و تمام عيار تجدد غربى كه آنها را تجزيه ناپذير مى دانند و سكولاريسم را جوهره آن مى خوانند و با هر گونه «بوميزه» يا «اسلاميزه» كردن مفاهيم جديد مقابله مى كنند، موجود است.سرنوشت و تاثير رفتار و گفتار احزاب سياسى كه با سازماندهى و استراتژى هاى سياسى گوناگون از مشى پارلمانتاريستى تا چريكى و مسلحانه، از خودمختارى تا دفاع از استقلال و تماميت ارضى كشور، در صحنه حاضر و بعضاً خارج شده اند و نيز تحولات درونى آنها در دسترس ما است.امروز بيش از گذشته مى توان به ارزيابى راهبرد توسعه اقتصادى، علمى و فنى بدون توجه به توسعه سياسى پرداخت و به اين پرسش پاسخ داد كه آيا «مدرنيته دموكراتيك» راه نجات ايران است يا «تجدد آمرانه»؟
advertisement@gooya.com |
|
كداميك به عدالت، رفاه ايرانيان و پيشرفت كشور منجر مى شود و ثبات پايدار ميهن را تضمين مى كند.اكنون ارزيابى فضاهاى باز و بسته مطبوعات در يك قرن گذشته ميسر است و مى توان به اين موضوع پرداخت كه نهادهاى مدنى جديد در چه شرايطى تاسيس يا تقويت شده اند و شور و نشاط و اميد و در نتيجه كاهش فساد و تحقير و تبعيض در كدام دوره ها و به چه دلايلى افزايش يا كاهش يافته است. سرانجام آنكه چرا از ۱۲۸۵ تا ۱۳۷۶ هجرى شمسى (۱۹۰۶ تا ۱۹۹۷ ميلادى) ما شاهد چهار انقلاب و نهضت بزرگ اجتماعى بوده ايم؟ و با وجود اين همه حماسه آفرينى و ازخودگذشتگى آيا حاكميت قانون و آزادى عقيده و بيان، آزادى تاسيس انجمن ها و سنديكاها و احزاب و سرانجام آزادى انتخابات نهادينه شده است يا خير؟يكصدمين سالگرد انقلاب مشروطه فرصتى فراهم كرد تا به پيشنهاد جبهه مشاركت و روزنامه شرق و با همكارى جمعى از اصلاح طلبان همايشى برگزار شود تا در آن «تجربيات يكصد ساله و چشم انداز آينده» از زوايا و ديدگاه هاى گوناگون مورد بحث و بررسى قرار گيرد تا علل دستاوردها و ناكامى هاى ايرانيان در قرن بيدارى و تلاششان بهتر روشن شود.گفتمان غالب سياسى قرن گذشته «حاكميت قانون» بود كه خوشبختانه امروز همه، دست كم در ظاهر آن را پذيرفته اند. اميدوارم قرن آينده، «قرن حقوق» باشد و جاى «سكوت و فرياد» را «گفت وگو» بگيرد تا ايران براى همه ايرانيان شود و حفظ استقلال و يكپارچگى سرزمينى و ملى و نيز تحقق آزادى و عدالت و پيشرفت ثمره آن باشد. پيشاپيش از همكارى و همفكرى همه صاحب نظران براى هرچه غنى تر برگزار شدن اين همايش سپاسگزارى مى شود.