shirazi.payam@gmail.com
نزديك به نيم قرن است كه جنگ و آشوب با مردم كرانه باختري رود اردن همراه است و سنگ پراكني و صداي تير و انفجار بمب و عمليات هاي شهادت طلبانه امري روزمره جلوه مي كند.
تلاش گروه هاي شبه نظامي فلسطيني عليه اسرائيل و واكنشهاي متقابل آن خبرسازترين ماجراهاي خاورميانه را به وجود مي آورند. پناهندگي براي آن دسته از اعراب بي سرپناه امري مسلم گشته است. پناهجويان بسياري از بي قراري منطقه و حمله سربازان اسرائيلي گريزان و به دنبال يافتن سرپناهي براي به دست آوردن حقوق انساني خود هستند. زيادي اعراب فلسطيني در اردن, لبنان و سوريه گوياي همين حكايت ناگوار است. يعني فرار از آشوب, ترور و هجوم. اما كمي كه نزديك تر مي رويم موضوع جذابيت بيشتري به خود مي گيرد. دست كم ماجرا براي علا و حمود دو مرد فلسطيني اهل نابلس كاملا متفاوت است.
نابلس شهري نسبتا بزرگ در سرزمين هاي فلسطيني است و تا درياي مرده جايي كه ادعا مي شود جايگاه مجازات قوم لوط و عماره است تنها چند ساعت فاصله دارد. رفتن به اسرائيل براي حمود 47 ساله آسانتر است از شريك جنسي 27 ساله اش كه به عشق آزادي به آنجا مي رود. سوناي شهر جايي است كه همجنسگرايان بسياري چون علا و حمود با يكديگر آشنا مي شوند. براي اين دو تلاويو بوي آغاز يك زندگي عاشقانه را مي دهد كه تا به امروز براي شش سال ورق خورده است.
سختي, تهديد و ترس از نماياندن اين عشق ممنوع تنها مختص مرزهاي جمهوري اسلامي ايران نيست. اين جنجالي است كه بايد در تمام كشورهاي اسلامي تحمل شود. نگاه هاي پرسش گرايانه در طول شش سال شراكت جنسي براي اين دو پارتنر از تحمل وحشت در نابلس سخت تر است.
شبي كه آنها را براي بار اول در غربت و به دور از تهديد ملاقات كردم از نگاه هاي مضطربشان غربت را شناختم. وحشت حمله گروه "كتائب شهدا الاقصي" آرامش را از تنشان ربوده بود و اجازه نمي داد كه احساس آرامش كنند. شايد اگر من هم عرب بودم اين چنين حس اعتمادي ايجاد نمي شد كه بغضش در گلو بتركد و ناگفته هايش را به زبان آورد. ناگفته هايي كه با گفته هاي همجنسگرايان ايراني زياد تفاوت نداشت.
advertisement@gooya.com |
|
همجنسگرا عجيب و غريب است و هميشه به سبب گرايشش مورد تبعيض است؛ چه در جوامع ديني و چه غيرديني با اين تفاوت كه در جوامع ديني با اين "عشق ممنوع" خودت را به جهنم نزديكتر كرده اي و در جوامع غيرديني محكوم به بي اخلاقي هستي.
علا و حمود دو نمونه از قربانيان مسخ فكري متعصبان ديني هستند كه به هر سببي توجيه وسيله مي كنند. به حريم خصوصي افراد يورش مي برند كه رعايت تمامي امورات ديني را مطابق برداشت هاي ديني شان در زندگي شهروندان يا بهتر بگوييم رعايايشان را كنترل كنند و اگر برابر با معيارشان نبود به خود اجازه مي دهند كه بي محاكمه با هرچه به دستشان رسيد حكم خدا را اجرا كنند. وقتي به شوخي گفتم كه نگران نباش در ايران به جاي جارو با شيشه نوشابه احكام الهي اجرا مي شود. خنديدند, خنده اي به تلخي طعم تجاوز به حرمت, تهديد و خانه به دوشي براي يافتن پناهي براي بودن آنچه كه محكوم به نبودن است.