راه افتادن تاسيسات اتمى نطنز و تلاش حكومتگران ايران برا ى دستيابى به سلاحهاى اتمى بحران جديدى ايجاد كرده و باعث تشديد كشمكش و مخاطرات اتمى در سطح جهان شده است. بحران مذكر نگرانى جدى در افكار عمومى متمدن جهان بوجود آورده و علاوه بر آن رهبران اكثريت كشورها و مجامع بين المللى ناخشنودى و نگرانى خود را ابراز داشته بطوريكه آقاى غنان رئيس سازمان ملل اعلام داشته بهترين كار براى ايران بستن تاسيسات اتمى مى باشد .
روشن است ايران يا بايد طرح روسيه كه جز خفت همچون طرح تركمن چاى كه توسط همين روحانيت نصيب ايران شد را به پذيرد، يا بايد تاسيسات اتمى خود را متوقف نمايد. در غير اينصورت پرونده اتمى ايران به شوراى امنيت ارسال ميشود و ايران همان مسير را سپر ى خواهد كرد كه عراق سپر ى نمود.
با شدت گرفتن انزوا ى ايران در سطح جهان و ا نجام قمار جديد سياسى توسط باند مافيا- نظامى ايران. سران نظام و همفكران دور و نزديكشان در داخل و خارج از كشور جهت بر انگيختن احساسات وطن دوستانه مردم بانگ بر ميآورند كه داشتن نيروگاه اتمى و سلاح هسته اى حق مسلم ما ايرانيان است .
آقاى رفسنجانى در خطبه نماز عيد قربان گفت: ملت ايران با تدبير خود حق خود را در ارتباط با برنامه هاى هسته اى خواهد گرفت. تمامى نشريات ايران 22 دى
كيهان تهران 24 دى در ستون يادداشت خود مينويسد: آنچه ايران آغاز كرده ، چيزى بيش از گامى ابتدائى در راه اعمال يك حق غير قابل انتزاع نيست و اين حق را.......... .
منوچهر متكى در گفتگو با ايرنا اظهار داشت: تصميم ايران براى بر خوردارى از تكنولوژى هسته اىبرگشت ناپذير است. هيچكس نمى تواند اين حق را از ملت ايران بگيرد.
احمدى نژاد روز يكشنبه 15 ژانويه در مصاحبه با خبرنگاران گفت: استفاده از دانش هسته اى حق مسلم ماست.
هرچند بعنوان دوستدار محيط زيست خواهان پايان دادن به مسابقه تسليحات اتمى وبر چيدن نيروگاههاى اتمى مى باشيم. ولى مطالعه نياز به داشتن نيروگاه اتمى براى كشورى كه سرشار از منابع طبيعى نفت و گاز ميباشد را بعهده كارشناسان اتمى و دانشمندان مربوطه در جامعه آزاد و دمكراتيك آينده ايران واگذار مى كنيم. كه اينجانب در اين مورد تخصصى ندارم و وارد شدن در بحث هائى كه در آن تخصصى نداريم سبب به بار آوردن افكار نادرست در آن مقوله مى شود.
اما قبل از تصميم متخصصان مربوطه بد نيست بعنوان فرد مسئول جامعه چند نمونه از بى كفايتى دولتمردان حاكم در ارتباط با حفظ ثروت و منابع طبيعى كشورمان از روز نامه انقلاب اسلامى نقل نما ئيم. در صفحه7 شماره 623 بتا ر يخ 3 بهمن 1384 مينويسد: بنا بر محاسبه كارشناسان، به قيمت بشكه اى 30 دلار ، بابت تزريق نكردن گاز به چاه هاى نفتى و بهره وحشيانه 600 ميليارد دلار و بابت تنها عملكرد شركت نفتى شل در منطقه اى مورد امتياز خود، 120 ميليارد دلار زيان به كشور وارد ميشود. به قيمت بشكه اى 50 دلار، ثروتى كه رژيم مافياها بر باد ميدهد، افزون بر 1000 ميليارد دلار ميشود. به همين قيمت حدود 20 ميليارد بشكه نفت ميشود.
سالانه بيش از 106 ميليون بشكه نفت خام در پالايشگاه هاى كشور به صورت ضايعات سوختى تلف ميشود.
هزينه ناشى از مصرف نادرست انرژى در كشور سالانه حدود 5 ميليارد دلار بر آورد شده
است كه سهم هر ايرانى از ميزان اتلاف انرژى 73 دلار محاسبه مى شود.
اينها نمونه گويا از عدم كفايت دولتمردان غير منتخب ايران مى باشند. ما از اين جماعت ميپرسيم مگر حفظ سرمايه هاى يك كشور جز’ حق مردم آن كشور نمى باشد، كه بدين شكل
آ نان را بتا راج ميدهيد.
اما بر گرديم به حق مسلم ما ايرانيان كه امروزه ورد زبان خلفاى حاكم مى باشد. ما ايرانيان بمثابه انسان د ا را ى حقو قى ذاتى ميباشيم، زيرا انسان آزاد بد نيا مى آيد وآ زادى جزو سرشت ذاتى انسان است.
انسان قبل از اينكه وابسته به كشورى، رنگى، قومى، ملتى، نژادى، دينى، مرامى، دسته اى، و قبيله اى باشد. داراى حقوقى انسا نى است، كه جز’ لاينفك سرشت آدمى مى باشند.
آزادى اين حق اوليه انسان هديه كسى نمى باشد و وابسته به هيچ شرا يطى و محيطى نيست.
بنى بشرى نبايد و نميتواند اين حق طبيعى را از انسان سلب كند. مگر خود فرد از حق خود چشم پوشى نمايد، و اين اصل را در بوته فراموشى بسپرد كه برده و اسير كسى نيست. بنابراين زيستن در آ زادى حق مسلم ابنا’ بشر ميباشد.
انسانهاى آ زاده و كساني كه بر آ زاد بودن خويش ا صرا ر ميورزند باعث رشد خويش و جامعه ميشوند. آ زادى حكم اكسيژن جامعه را دارد و باعث تنفس و بارور شدن جامعه ميشود.
خلافت اسلامى و باند ما فيا - نظامي حاكم با سركوب آ زادى و محروم نمودن ما از ابتدائى ترين حق ما ن ضمن پايمال كردن حق حياتمان، ابتكار و اختيار از جامعه ستوده و باعث عقب ماندگى ايران و ايرانيان شده است.
أقايان و خانمها ئى كه اين همه در فكر استقرار نيرو گاه اتمى ميباشيد و اشك براي حق مسلم ما ايرانيان مي ريزيد، چرا بدنبال استقرار آ زادى و حقوق از دست رفته ما ايرانيان نمى باشيد. تو گوئى تنها حق موجود بر روى زمين خلاصه مى شود بر داشتن حق نيروگاه اتمى.
هم وطنان محترم، ما قبل از استقرار تاسيسات اتمى و مجهز شدن به دانش هسته اى ميبايست بد نبال استقرارﺁ زادى و حقوق از دست رفته خويش باشيم. زيرا رشد فرهنگى- فكرى- اجتماعى- اقتصادى- صنعتى و ايجاد زندگى بهتر و پراميد تر براى فرزندان و نسلهاى ﺁينده در گرو باز يافت ﺁزادى بمثابه اولين حق مسلم ما ايرانيان مى باشد.
پر واضح است حق حيات و ايجاد زندگى بهتر براى خود و فرزندانمان بدو ن داشتن ﺁ زادى
نا ممكن و نا ميسر است .
از ديگر حقوق پايمال شده ما ايرانيان حق مشاركت در امور سياسي- اقتصادى- اجتماعى كشورمان ميباشد، زيرا فرا د هر جامعه اى بعنوان شهروندان آ ن جامعه حق دارند از امور كشورشان آ گاه شوند، و درآ ن مشاركت جويند. چرا كه حق آ گاه شدن از امور مملكتى و مشاركت در اين امور حق مسلم اعضا’ آ ن مملكت ميباشد.
اما خلفاى ايران علاوه بر اينكه مردم را از اين حق محروم كرده اند، و كلاى مجلس كه جز’
سر سپرد گان خلافت ا شان ميباشند را هم محروم كرده اند. و به آ نان اجازه بحث در مورد تاسيسات اتمى و مخارج آ ن نمى دهند. اگر آ گاه شدن از حقيقت امور مملكتى حق ما ايرانيان ميباشد، پس چرا 18 سال اين حقيقت را كه دنبال اورنيوم و استقرار نيروگاه اتمى بوده ا يد، از
ما پنهان نگاه داشته ا يد. چرا استقرار نيروگاه اتمى و استفاده از دانش هسته اى حق مسلم ما ايرانيان مى باشد. اماآ گاه شدن از هزينه هنگفتﺁ ن كه از جيب مردم گرسنه ايران پرداخته شده، حق مسلم ما نيست
حقﺁ گاه شدن، حق بيان، حق اعتصاب، حق امنيت، حق حفظ سرمايه هاى و عدم تاراجﺁ نان،
حق داشتن شغل و زندگى شرافتمندانه، حق انتخاب شدن و انتخاب كردن، حق كسب علم و دانش، حق شكو فائى استعدادها و...... جز’ حقوق ذاتى و طبيعى انسان بشماﺮ مىﺁيند.
چگونه داشتن تاسيسات اتمى و توليد سلاحهاى كشتار جمعى حق ما ايرانيان است. ولى حق انتخاب دين، حق زبان، حق اعتصاب، حق بيان و انديشه و برخوردار بودن از يك زندگى ﺁرام و بى دغدغه در پناه رفاه و عدالت اجتماعى از حقوق ما ايرانيان محسوب نميشود.
بند 3 ماده يك اعلاميه جهانى حقوق بشر ميگويد: افراد بشر در بيان ﺁزاد و از ترس و فقر فارغ ميباشند. ايرانيان علاوه بر اينكه در ابراز عقيده و بيان ﺁزاد نميباشند، و ازﺁ زادى بيان محروم هستند بلكه ابراز عقيده، بيان، مذهب و تلاششان براى احقاق حقوق پايمال شده ا شان به معناى از دست دادن جان- ثروت- امنيت و متلاشى شدن زندگىﺁ نان مي باشد. خوبست در اينجا يادى از گنجى- زرافشان- سلطانى- صابر وهزاران زندانى سيا سى دگرانديش كنيم كه جرمى جز ابراز عقيده ودفاع ازآ زاديهاى سلب شده ما ايرانيان ندارند.
پرسش ما از مدعيان استقرار نيروگاه اتمى اينست، دولتمردانى كه قادر به تامين امنيت جاده هاى زمينى و هوائى كشورشان نيستند، و كمتر از 40 روز 2 هواپيما در آ ن ديار سقوط كرده و روزانه دهها نفر براثر تصادفات رانندگى كشته و مجروح ميشوند. چگونه فردا قادر خواهند بود امنيت نيروگاه اتمى فرسوده بلوك شرق را تضمين كنند، و از فاجعه اى همانند ا و كراين جلو گيرى بعملﺁ و رند. حكومتى كه قادر به ايجاد سرپناه و شغل براي مردم و جوانان خويش نيست. چگونه فردا ميخواهد، از نفوذ ذرات اتمى در خاك ايران جلوگيرى نمايد.
advertisement@gooya.com |
|
حقوق تشريح شده فوق حق مسلم ما ايرانيان ميباشند، نه استقرار تاسيسات اتمى و توليد اورانيوم براى كار برد سلاحهاى كشتار جمعى. داشتن اسلحه كشتار جمعى نه تنها حقى نيست، بلكه نا حق هم ميباشد. صحت اين سخن را در " پيمان منع گسترش سلاح كشتار جمعى" بايد يافت .
ادعاى سران غير منتخب ايران مبنى بر دفاع از منافع ملت ايران، دروغين بوده، و صحت
اين گفتار در كارنامه سياه 27 سال حكومت اشان به ثبت رسيده است.
واقعيت اينست مردم ايران عليرغم ظاهر ﺁرامشان در دل كينه اى سنگين اﺰ اين نظام و رهبران اش دارند. و بدنبال بهانه اى هستند تا ﺁنان را سرنگون سازند. خلفاى ايران به خوبى به اين مسئله ﺁگاه ميباشند. خلافت اسلامى الخصوص باند احمد ى نژاد در سطح بين الملي هرروز منزوى ترشده و دوستان چندانى ندارند. لذا با انجام يك قمار سياسى به خيال خود هم مى خواهند، چهره انقلابى گرى نشان دهند، و هم با ايجاد تشنج و كشمكش با جهان برنا لياقتى خويش سر پوش بگذارند. تا بدين وسيله ضمن عوامفريبىازوعده هاى انتخاباتى خويش فرار نمايند. و نهايتا با ايجاد يك فضاى نظامى وخفقان تر جنبش اعتراضى مردم را هر چه بيشتر سركوب كنند، وبساط خلافت خود را گسترده تر گردانند.
دكتر فريد راستگو