همواره درخاطرملتهای مختلف سیطره نظامیان برعرصه حکومت ها با یادهای خوف انگیزوخونین یا سوگداشت های عزیزان وجگرگوشه های یک قوم توام بود ه است. آثارزیانباراین هژمون تیره وتلخ نه فقط درسینه ملتها بلکه برسیمای دولتهای عالم نیزهویداست. شاید از همین روی باشد که حکومت نظامی تنها درسخت ترین وبحرانی ترین شرایط حیات یک دولت وآنهم بطورموقت دربرخی قوانین اساسی کشورها مجازشمرده می شود. برخی کشورها ازوحشت تبعات سلطه نظامی گری وبخاطرنفرت ملی ازجنگ تا آنجا پیش رفتند که اساسا داشتن قوای نظامی را درقانون اساسی خود منع کردند . نگاه به گذشته حکومتهای عالم مبین این حقیقت است که معمولا نظامیان درابتدای یک حکومت ناخواسته(کودتا) وبه منظور تثبیت پایه های دولت جدید روی کارمی آیند. یا درانتهای یک حکومت لرزان(مانند دولت نظامی ازهاری درسال 57) وبه منظورحفظ شیرازه حکومتی که درحال ازهم پاشیدن است(که عموما هم بخاطر غلبه اراده ملتها برخواست نظامیان ، دولت نظامی درایفای نقش خود ناکام می ماند.)درواقع ظهورنظامیان درعرصه سیاسی ازآنجا ناشی می شود که حکومتی احساس کند ازیکسو با بحرانهای مشروعیت ، مقبولیت ومشارکت مواجه است وازسوی دیگرقوانین مورد نظرش کارایی لازم را برای حفظ اقتدار حکام ندارد. شاید به خاطر تبعات و کارویژه ها ی نظامی گری است که افرادی نظیر رابرت دال یکی ازشروط لازم برای دمکراسی را کنترل نیروهای نظامی وانتظامی توسط مقامات منتخب برشمرده است .اما چرا تبعات حاکمیت نظامیان اینگونه درتقابل با خواست ملتهاست. " فرمان بردن "و"فرمان دادن" این دواصل تنها مواد قانونی را تشکیل می دهد که بریک جمع نظامی حاکم است.بنابراین ذهنیتی که درچنین محیطی پرورش یافته بطورطبیعی راه حلهایی که برای مشکلات اجتماعی خواهد یافت مونولوگی است که یا ازمسیر لوله تفنگ می گذرد یا شیوه قهرآمیزدیگر را درپیش خواهد گرفت . برآیند چنین فرایندی هرگز دیالوگ وعقل جمعی را برنمی تابد. پس اگراین محصول بخواهد راه حلی برای مقابله با مفاسد اقتصادی ومالی بیابد خواهد گفت اگرچند نفررا اعدام کنید مشکل مفاسد مالی حل خواهدشد. اگربا معضلات اخلاقی مواجه شود توصیه یاتحریک می کند تابا مدد قتلهای زنجیره ای وعنکبوتی وامثال آن افرادی که منشا فساد اخلاقی معرفی می شوند بقتل برسند تا بزعمشان دامن جامعه ازاین آلودگی منزه شود. اگردانشگاه منشا سرکشی ، پرسشگری وبرهم زدن نظم مورد علاقه حکام باشد برای حل این مشکل یا باید دانشگاه رایکسره تعطیل نمود یا به یاری هسته های نظامی تحت عنوان سازمان سیاسی به پیشبرد سیاستهای مطلوب همت گمارد. درعرصه فرهنگ ، کتاب وروزنامه نیز اگرمانعی برای ترویج خواسته های دولت باشد باید بافرمان عدم صدورمجوزبازارنشرکتاب و روزنامه خوانی را به تعطیلی کشاند. راستی اگربین همین نظامیان دخیل درقدرت دسته های گوناگون بلکه سلیقه ها یا منافع مختلف رشد کند آنگاه دررقابتهای سیاسی چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد؟
خطری که از جانب نظامی گری کشوری را تهدید می کند تنها درعرصه داخلی نیست . درراهبرد جهانی وسیاستهای خارجی این رویکرد مخاطرات بزرگتری را برای کشوردرپی خواهد داشت ؟ بطورقطع تهدید وزوریکی ازارکان اصلی دیپلماسی میلیتاریستی تلقی می گردد. اما مشکل آنجا رخ می نماید که درعرصه جهانی هماوردهای قدرتمندتری وجود داشته باشد. درآن صورت یاباید منتظر فاجعه خسارت باربرای مردم وکشوربود یا درآخرین لحظات جام شوکران را درپای میزمذاکره سرکشید .
advertisement@gooya.com |
|
اکنون کشورمان دربرهه حساسی قرار دارد . درحالیکه ثمره دیپلماسی حاکم تنها آن شد که تروئیکای اروپایی قانع شوند جزارجاع پرونده ایران به شورای امنیت راهی وجود ندارد واین درشرایطی است که ماه آینده آمریکا ریاست دوره ای شورای امنیت رانیز برعهده خواهد گرفت . واکنش هایی که برخی کشورهای همسایه نظیر ترکیه ، پاکستان و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نسبت به این بحران بروزداده اند نیزقابل تامل است . خبرهایی که ازآرایش نظامی نیروهای آمریکایی دربرخی مناطق مرزی بگوش می رسد جملگی موجب نگرانی های عمیقی است که ممکن است با هرواکنش ناسنجیده که این روزها به امرعادی بدل شده منجربه تحمیل جنگ خسارتباردیگری بردوش ملت گردد. اگر توجه نکنیم که آستانه حمایت دولتهای بزرگ نسبت به شرکای اقتصادی شان تنها تا مرزحفظ منافع خود است .اگرتوجه نکنیم که نفت سلاح دودمی است که درعین قابلیت اعمال فشاربرخریداران آن برای کشوری که بخش اعظم درآمدخودرانیزبه آن متکی است شریانی حیاتی است .
درچنین شرایطی منافع ملی چگونه تضمین خواهد شد ؟ آیا وقت آن نیست تا با تسلیم شدن به مطالبات مردمی وادای حقوق وآزادیهای ملت ، با آزادی تمامی زندانیان سیاسی ، آزادی مطبوعات ، آزادی فعالیت احزاب ، آزادی تشکیل سندیکاها واتحادیه های صنفی ، فراهم آوردن بسترمناسب برای تحقق عدالت اجتماعی ورفع فقرومحرومیت روزافزون توده ها و مبارزه با رانت ها ومفاسد دولتی ...بجای دل سپردن به هرنوع سلاح اعتماد مردم که بزرگترین سرمایه دربرابرتهدیدات خارجی است جلب گردد. شاید این آخرین فرصت باشد ...فردا دیراست اگرگوش فرادهیم می شنویم این صدای شوم را، صدای پای جنگ ...
محمد مسعود سلامتی
http://rouzane1.blogfa.com