یکشنبه 11 دی 1384

محسن ميردامادي: نبايد با معيارهاي امروز، جنبش دانشجويي ۳۰ سال قبل را تحليل كنيم، ايسنا

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي

عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت، در ششمين نشست نقد جنبش دانشجويي دهه پنجاه در جبهه مشاركت، دهه‌ي 50 را دوراني پرتحول خواند كه تاثيرپذيري و تاثيرگذاري جنبش دانشجويي در آن قابل توجه بود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، محسن ميردامادي، در اين نشست گفت: نبايد با معيارهاي امروز، جنبش دانشجويي 30 سال قبل را تحليل كنيم و هم‌چنين با معيارهاي 30 سال قبل نمي‌توان جنبش دانشجويي امروز را تحليل كرد. در اوايل دهه‌ي 50 ما با وفور درآمدهاي نفتي مواجه بوديم و اين موجب تحولاتي شد از جمله گسترش كمي آموزش عالي و دانشگاه‌هاي موجود نيز افزايش ظرفيت پيدا كردند و نتيجه‌ي آن حضور گسترده‌ي دانشجويان در تمام نقاط كشور و تحولات جريان دانشجويي و انعكاس آن در محيط‌هاي كوچك‌تر بود. از جمله محيط‌هاي آموزشي متوسطه؛ چرا كه دانشجويان رسالتي را بر دوش خود احساس مي‌كردند و به دليل گرايشات سياسي كه داشتند به دنبال جاي پايي در مدارس بودند.

وي، دهه‌ي 50 را فاقد اخلاق تاثيرگذار خواند و گفت: در اين دوران جريانات انقلابي و راديكال در تمام كشورهاي دنيا از جمله ايران گسترش پيدا كرده بود و نظام دوقطبي، مبارزات را به شكل مسلحانه و چريكي تبديل كرده بود و در ايران راه‌هاي مسالمت‌آميز به بن‌بست رسيده بود و گروه‌هاي مسلح بسياري از بخش‌هاي موثرشان از دانشگاه بود و ايده‌آل دانشجويان رسيدن به عضويت گروه‌هاي مسلحانه و چريكي بود كه يك پديده‌ي مثبت و ارزشي تلقي مي‌شد.

ميردامادي افزود: در اين دوران نگاه به آمريكا توام با خصومت و دشمني بود و از 16 آذر به بعد تشديد شد.

وي، سال 54 را نقطه‌ي جدايي نيروهاي مذهبي از ماركسيست خواند و گفت: در اين دوران هيچ تقابلي بين نيروهاي مذهبي و ماركسيست‌ها نبود و مديريت تشكل‌هاي صنفي را ماركسيست‌ها به عهده داشتند و انجمن‌هاي اسلامي پايگاهشان در مسجد بود و به فعاليت‌هاي سياسي و مذهبي خود مي‌پرداختند. در اين دوران تاثيرگذارترين تفكر، تفكر دكتر شريعتي بود كه در انجمن‌هاي اسلامي كتاب‌هاي او مورد مطالعه قرار مي‌گرفت.

وي افزود: چند سال پيش كه به دكتر شريعتي حمله‌هاي زيادي مي‌شد، يكي از وزرا معتقد بود دكتر شريعتي بسياري از ما را از كمونيست شدن نجات داد و به واقع همين بود. پس از سال 54 دافعه‌اي نسبت به نيروهاي چپ به وجود آمد و هم‌چنين كودتايي كه در سازمان مجاهدين خلق افتاد باعث شد ايدئولوژي آن تغيير كند و كشته شدن نيروهاي خوشنام آن انعكاس زيادي در زندان و دانشگاه‌ها داشت كه به جايي رسيد كه در دانشگاه‌ها مذهبي‌ها و ماركسيست‌ها از هم جدا شدند؛ البته هنوز در اين سال‌ها آثاري از حركات انقلابي مشاهده نمي‌شد و اين دوره تا سال 57 دوره‌ي همزيستي نيروهاي مذهبي و چپ بود. از سال 54 كه به سمت سال 57 پيش مي‌رويم به تدريج ارتباط دانشجويي با بيرون دانشگاه گسترش يافت و در كليه‌ي حوادث‏ دانشجويان براي فعاليت‌ها بسيج مي‌شدند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

ميردامادي، هسته‌ي اوليه‌ي تشكيل انجمن‌هاي اسلامي را در كليه‌ي دانشگاه‌ها با هدف مشترك مبارزه با رژيم شاه دانست و گفت: هسته‌ي اوليه‌ي اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي (دفتر تحكيم وحدت) در سال 58 به وجود آمد كه در اين دوره به تدريج تاثيرگذاري جريانات مذهبي در دانشگاه رشد كرد و در سال 57 جريانات چپ و مجاهدين خلق نظرشان بر تعطيلي دانشگاه و مبارزه بود اما انجمن‌هاي اسلامي با اين طرح مخالف بودند و عقيده داشتند بايد در دانشگاه مبارزه كرد كه اين تا 13 آبان 57 كه منجر به كشتار دانشجويان شد ادامه پيدا كرد و دانشگاه از نظر درسي تعطيل شد اما رفت و آمد دانشجويان ادامه پيدا كرد.

اين عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت، تحولات اساسي در بين دانشجويان را پس از انقلاب غيرقابل مقايسه خواند و اظهار داشت: دانشجويان خود را بخشي از نظام جديد كه در حال شكل‌گيري بود مي‌دانستند و در پي حل مشكلات مردم بودند؛ به گونه‌اي كه مجموعه‌ي جريان دانشجويي و مجموعه‌ي انقلاب و مردم قابل تفكيك نبود.

وي، هم‌چنين در رابطه با اشغال سفارت آمريكا توسط دانشجويان گفت: در اين زمينه نظر امام (ره) را جويا نشديم و تنها از آقاي موسوي خوئيني‌ها نظر خواستيم اما در مورد انقلاب فرهنگي و تعطيلي دانشگاه‌ها، امام (ره) نظرشان مخالف بود اما به هر حال بعضي دانشگاه‌ها زير بار نرفتند.

ميردامادي تاكيد كرد: گذشته را بايد نقد كنيم، نه نفي و از دستاوردهاي آن استفاده كنيم.

وي، هم‌چنين درباره‌ي نقش زنان در فعاليت‌هاي دانشجويي دهه 50 گفت: اين فعاليت‌ها مشترك بود و مرزي نداشت.

ميردامادي، محور حركت‌هاي دانشجويي را در آن زمان امام خميني (ره) خواند و گفت: جريان دانشجويي فعلي ما از يك تشتت و پراكندگي رنج مي‌برد و به نظر شخص من، اين جريان واحد دانشجويي امكان‌پذير نيست و آن‌چه به نام دفتر تحكيم وحدت به وجود آمد در شرايط خاصي شكل گرفته بود كه امروز وجود ندارد. در شرايط انقلاب، همه‌ي دانشجويان خود را موظف مي‌دانستند كه براي قوام نظام تلاش كنند و نيازي به وحدت آنها نبود.

وي ابراز عقيده كرد: امكان ندارد دموكراسي بدون حزب به وجود بيايد و الان شاهد شكل‌گيري قدم‌هاي اوليه حزبي هستيم اما نمي‌توان دانشگاه را ايزوله كرد. هنر اين است كه كاري كنيم تكثر كه در دانشگاه‌ها حاكم است به تقابل منجر نشود. احزاب نبايد در دانشگاه تابلو داشته باشند اما نمي‌توانيم جريان حزبي دانشجويي را ناديده بگيريم. حتما در جريان راست نيز جريان دانشجويي متمايل به موتلفه، آبادگران يا راست مدرن‌تر خواهد بود و وقتي عملكرد احزاب ضعيف باشد، جريان مستقل قدرت بيشتري پيدا خواهد كرد.

Copyright: gooya.com 2016