از اين ستون تا تو
dona@shahrvand.com
drobati@yahoo.com
سلام
فكر نميكنم كسي مخالف روحيه خوب و مثبت انديشي و اميد باشد.
يك مدير كارآمد هيچگاه از مسائل روحي رواني همكاران تحت سرپرستي اش غافل نيست.
يك مدير كارآمد در هر سطح و اندازه اي در اجتماع نماينده افرادي ست كه هر روزه در يك تعامل ماراتني رتق و فتق امور مربوطه ميكنند.
متاسفانه در فرهنگ ما و آنچه كه من تجربه كرده و به ياد دارم، دائم سويه اي خلاف واقع آنچه ما ايرانيان هستيم، به زبان ميرانيم. و اين مسئله به گونه اي ما را معتاد به يك سماع مصنوعي در اندازه هاي ملي و فردي كرده است.
قضيه نصف پر ليوان را بايد ديد، زماني كاركرد دارد كه در وحله نخست ما ليوان را ببينيم و بعد هم به خاطر باريك بيني دريابيم كه بله نصف آن خالي ست. واضح است در اين مقوله (ليوان، نيمه ي خالي، نيمه پر) تصوير كامل آن است؛ حال به هر منظوري به عمد يا به سهو يكي يا همه اجزاي اين تصوير را نبينيم به همان اندازه در تعامل با واقعيت آن مسئله فاصله گرفته ايم.
اما تجربه به ما ميگويد كه ديدن اين "ليوان" ساده، چندان هم ساده نيست، كه گاهي عطش تشنگي چنان مستولي ميشود كه ليوان پر يا نيمه خالي را نديده به سوي اقيانوس هاي رويايي ميرويم و چه بسا همانجاها هم بمانيم.
مدير كارآمد يا مربي و يا مصلح و يا هر آنچه كه مي ناميش اشاره مدام او به "ليوان" و جلب توجه جمع به وجودآن است.
تازه اين تعريف از مدير كارآمد بيشتر مربوط به انجام امور كوچك كه حوضه عمليات آنها مشخص و تعريف شده است، مصداق دارد. اما در مديريت هاي كلان مسئله كاملا متفاوت ميشود.
دمكراسي غرب با مشاركت مردم در سرنوشت اجتماعي شان درصدد اشتباهات احتمالي مثلا رئيس جمهور و يا نخست وزير منتخب همان مردم را پايين ميآورد. يعني به نوعي آحاد مثل مشاورهاي رئيس جمهور در سطح و اندازه هاي مختلف در تعهد ملي شان فعال و تعريف ميشوند.
ـــــ
قصه بلند كوتاه كنم و برگردم به مسئله "ليوان".
به باور من آقاي محمود احمدي نژاد در جمع ايرانيان آمريكا حرفهايي زد كه مرا به ياد دوران كودكي و دور هم جمع شدن آن زمانها انداخت. ما در آن دوران كودكي و خيال به هم ميگفتيم كه اگر شاه بخواهد با يك چشم به هم زدن، چون شاه است، تمام دنيا را شكست ميدهد. يا مثلا با تمام وجود معتقد بوديم كه قليچ خاني اگر بخواهد به راحتي پله را لايي ميكند و از اين جور حرفها.
آقاي احمدي نژاد! آخه اين چه حرفهايي ست كه ايرانيان بهترينند و لايق ترين اند و هر آنچه كه خوب است در آن بهترينند!
آقاي رئيس جمهور! آيا عربها و كردها و بلوچ ها و ترك ها و . . . هم ايراني و بهترينند! و اگر بهترينند پس چرا حكومت به آنها اجازه نميدهد با "زبان" هايي كه آنها را بهترين كرده است، درس بخوانند؟
آقاي رئيس جمهور! صحبت از مهرورزي و عدالت و نان و . . . ميكنيد و در تهران هواي آلوده آمار قربانيان خود را هر ساله بالا ميبرد.
من نميدانم كجاي دنيا سياست گذارانش به جاي ايجاد شغل و رفع بيكاري به جوانان وام ازدواج ميدهند؟
چرا "ليوان" و زاغه هاي اطراف شهرهاي بزرگ و چهره هاي غم زده و خالي از نشاط مردم را نميبيني و هي در بادكنك "ايرانيان بهترينند" ميدمي؟
آقاي رئيس جمهور! نه! ما ايرانيان نه بهترينيم و نه بدترين درست مثل بقيه ملل اين كره ــ حتي زباني كه با آن "گفت" ميكني و طي آن از حافظ و سعدي ميگويي بهترين نيست چرا كه توان "شنيدن" ديگر زبانهاي موجود در ايران را در آن از بين برده اند.
advertisement@gooya.com |
|
آقاي رئيس جمهور شما پي. اچ. دي مهندسي داريد و ميآييد معادله را طوري ميگوييد كه جواب آن نياز به هوش و تخصص رياضي نداشته باشد.
اين سوي تساوي ميآوري كه بهترين مردم دنيا و آن سوي تساوي را خالي ميگذاري كه ما بگوييم بهترين رئيس جمهور دنيا!
و اين خيلي خطرناك است و فاشيزم هم از همين معادله "بهترين" ها چهره كرد. بهترين نژاد دنيا، بهترين زبان دنيا، بهترين مردم دنيا، بهترين رهبر دنيا . ..
آقاي رئيس جمهور ايران نه بهترين است و نه بدترين و شما به عنوان رئيس جمهور آن چهار سال فرصت داريد كه نسبت به همتايان قبلي خود ارزش گذاري شويد. به شما پيشنهاد ميكنم كه در ادبيات سياسي تان كمتر از صفت عالی استفاده كنيد و زياد هم نوكرم، چاكرم نفرماييد. نوكري و رياست جمهوري هر دو شغل هستند و داراي ارزش هاي مختص به خود و طبعا محترم. آن انتخابات هم براي انتخاب رياست جمهوري بود و نه نوكري.
آيا شما براي نوكري اقدام كرده بوديد و مردم شما را به عنوان رئيس جمهوري ايران انتخاب كردند!
آقاي رئيس جمهور توجه ميفرمايي كه نه ما بهترين ايم و نه شما!