یکشنبه 13 شهریور 1384

اسدالله بادامچيان در گفت‌وگو با ايسنا: براي زنده شدن جريان اصلاحات بايد حضرت مسيح بيايد

يك عضو شوراي مركزي حزب موتلفه‌ي اسلامي معتقد است كه جريان اصلاح‌طلبي جرياني مرده و محو شده است.


اسدالله بادامچيان در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، افزود: جريان اصلاح‌طلبي در ايران نه به گفته‌ي من بلكه به گفته‌ي حجاريان كه زماني از او به عنوان تئوريسين اصلاح‌طلبان نام برده مي‌شود مرده است و مشخص است زماني كه جرياني بميرد ديگر زنده شدني نيست.


وي با اشاره به اظهارات كساني كه برخلاف اظهارات حجاريان مبني بر مرگ اصلاحات عنوان كردند كه اصلاحات نمي‌ميرد، بر اين عقيده‌ي خود تاكيد كرد كه اصلاحات مرده است و ادامه داد: وقتي حركتي در جامعه از 22 ميليون راي به 1 ميليون راي برسد مشخص مي‌شود شكست خورده و مرده است و براي زنده شدنش بايد حضرت مسيح(ع) بيايد اما اين مرده‌ها از آن‌جا كه گير حضرت مسيح(ع) هم نمي‌افتند زنده نمي‌شوند.


وي در عين حال با بيان اين‌كه هر پديده‌ي سياسي بعد از به وجود آمدن اثرش محدود به مدت زمان مشخصي نمي‌شود، ابراز عقيده كرد: هر عقيده‌اي حتي اگر باطل باشد در دنيا يك سري طرفدار دارد، اما جريان اصلاح‌طلبي در ايران مرد و به واسطه‌ي حمايت‌هاي كه بوش و امثال آن از اين جريان داشتند منفور شده است.


بادامچيان با بيان اين كه مفاهيم به كارگرفته شده از سوي جريان اصلاح‌طلبي به خصوص درباره‌ي جامعه‌ي مدني دچار ابهام در تعريف بوده است از آن به عنوان اشكال اصلي اين جريان نام برد و گفت: علاوه به اين آن‌ها تا به حال اصلاح‌طلبان درباره‌ي اصلاحات، محورها و اين‌كه بايد آن را از كجا آغاز كنند به تفاهم نرسيده‌اند و در اين 8 سال فقط توانستند بگويند چه كسي مخالف اصلاحات است.


اين عضو شوراي مركزي حزب موتلفه‌ي اسلامي با اشاره به شعارهايي كه اصلاح‌طلبان در زمينه‌ي آزادي‌خواهي و جبهه‌ي دموكراسي مطرح مي‌كنند اظهار داشت: اين همان چيزي است كه غرب مي‌خواهد و از آن‌جا كه آمريكا مي‌داند كه اصلاح‌طلبي با اين مفهوم مرده، ترجيح مي‌دهد به شيوه‌ي ديگري پيش بروند كه بر اين اساس آزادي‌خواهي و دموكراسي‌طلبي را دنبال كند.


وي اضافه كرد: دوستانه به اين جريان اعلام مي‌كنم كه طرح اين مسايل براي شما آسيب‌آور است و سبب مي‌شود روز به روز بيشتر موقعيت‌تان را از دست بدهيد و نيروهاي مردمي شما ريزش پيدا مي‌كند.


وي در ادامه با اشاره به اظهارات دبيركل جبهه مشاركت مبني بر استعفاي وي از اين سمت و پذيرفته نشدن آن اظهار داشت: مشخص است؛ آن‌ها با ابهام و سردرگمي مواجه هستند اما دليل اين امر ديگر گروه‌ها نيستند؛ زيرا ديگر گروه‌ها با آن‌ها كاري نداشتند و تنها نقد مي‌كردند كه گاهي اين نقدها تند بود اما اين جريان زماني تمام قدرت را در دست داشته است.


بادامچيان با اعتقاد به اختلاف مواضع بين مجمع روحانيون مبارز، جبهه‌ي مشاركت و سازمان مجاهدين از آن‌ها به عنوان اصلي‌ترين گروه‌هاي جريان اصلاح‌طلب نام برد و يادآور شد: روشن شدن مساله بي‌پايه و اساس بودن شعارهاي مطرح شده توسط اين جريان و از دست دادن پايگاه‌هاي مردمي آن‌ها عامل اصلي اين اختلافات است؛ زيرا اين احزاب مي‌خواهند در بين مردم باشند و حاضر نيستند در جرياني كه جايگاهي در بين مردم ندارد، فعاليت كنند و تنها تعدادي افراد متعصب حاضر به تداوم فعاليت اين حزب‌ها هستند.


اين عضو شوراي مركزي حزب موتلفه در ادامه لزوم تجديدنظر جدي در مواضع را از جانب اصلاح‌طلبان مورد تاكيد قرار داد و گفت: در اين مسير اصلاح‌طلبان بايد به نصيحت ناصحان توجه كنند؛ زيرا آن‌ها، همانند عسگراولادي كه 7 نامه براي دبيركل مشاركت نوشت و تنها جواب 3 نامه را گرفت، مي‌خواستند اين جريان در صحنه بماند و مساله اين نبود كه اين جريان با چنين شدت در جامعه سقوط كند كه دبيركل مشاركت مجبور به استعفا شود.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

وي با تاكيد بر اين اعتقاد خود ‌كه جريان اصلاح‌طلبي در معرض سقوطي جدي قراردارد، در ارزيابي از وضعيت اين جريان در انتخابات‌ آتي گفت: چنان‌چه دولت احمدي‌نژاد خوب كار كند، هيچ شانسي براي آن‌ها باقي نمي‌ماند، اما چنان‌چه خداي ناكرده با مشكلي مواجه شود آن‌ها مي‌توانند جاي پايي پيدا كنند، اما اين جا پا پيدا كردن به نام اصلاح‌طلبان ممكن نيست و بايد همانند كروبي با اسم و مشي جديد وارد شوند.


بادامچيان كه معتقد است جريان اصلاح‌طلبي مرده، گفت: چنان‌چه اعضاي آن بخواهند فعاليت كنند بايد به مردم نشان دهند كه افكار گذشته را ندارند و راه جديدي را در پيش گرفته‌اند.

در همين زمينه:

Copyright: gooya.com 2016