پنجشنبه 29 اردیبهشت 1384

ما، انتخابات و دكتر محمد مصدق، مرتضي كاظميان، اقبال

«پيشگاه اعليحضرت همايوني؛ سوء جريانات انتخابات، از نظر شاهانه پنهان نيست. در تمام شهرستان‌ها و همچنين در پايتخت، يك نوع نگراني در افكار عمومي به وجود آمده و عدم رضايت عامه را فراهم نموده است كه علاوه بر تضييع حقوق جامعه، باعث وخامت اوضاع و حدوث وقايع غيرمترقبه و بروز مفاسد خواهد بود... نمايندگان مردم، استدعا دارند، بذل عنايت فرمايند و حقوق از دست رفته مردم به آنها بازگردد؛ اين كار ميسر نخواهد بود مگر اينكه يك هيأت مورد احترام و توجه افكار عمومي، زمام امور را در دست گيرد و مسؤول صحت انتخابات باشد...»
با چنين عريضه و اعتراضيه‌اي خطاب به شاه، محمد مصدق و جمعي از ياران همگامش، مهر ماه 1328 براي برگزاري انتخاباتي آزاد، در دربار تحصن مي‌كنند. همان‌ جا، مصدق بر سر هژير، وزير دربار، داد مي‌زند: «عبدالحسين خان! تو شرف داري؟!... از تو مي‌پرسم، اين انتخابات آزاد است؟ تو را به وجدانت، اين انتخابات آزاد است؟!»
مصدق، بت نيست، ايستگاه و منزل هم براي آنهايي كه در او تأمل و تعمق كرده‌اند ـ از ليبرال تا سوسياليست و از مذهبي تا سكولار ـ اگر نقطه عزيمت «منافع ملي» بوده است و ايران، لاجرم مصدق به مثابه يك «چراغ»، نورافشاني كرده است. او، يك «راه» است، يك مرام و منش؛ شيوه‌اي تحسين‌برانگيز و پرآموزه از مبارزه واقع‌بينانه و آرمان خواهانه؛ سبكي از سياست مبتني بر اصول و در عين حال تحققي. و از اين منظر، 29 ارديبهشت، تنها سالروز تولد او نيست و ياد كرد او، بزرگداشت يك شخص نيست؛ افروختن شمعي ديگر در كنار كتاب قطور انديشه‌هاي «شخصيت‌»ي است كه تنها، منافع ايران و ايرانيان را در نظر داشت؛ «قبل از هر چيز بايد به ايران نظر كنيم و منافع عموم را بر منافع شخصي خود ترجيح دهيم؛ ما همه اهل يك مملكت و زاده يك وطن‌ايم؛ بايد كاري كنيم كه قواي مملكت صرف خير و صلاح شود؛ بايد بدانيم كه نفاق براي ما بسيار مضر و گران است».
تصريح مي‌نمود كه: «من طرفدار احياي اصول مشروطيت‌ام و با هر دولت يا اكثريتي كه بخواهد اساس آن را كه آزادي انتخابات است، متزلزل نمايد، مخالفت مي‌كنم». از همين روست كه در كنار «اجراي قانون ملي شدن صنعت نفت»، «اصلاح قانون انتخابات مجلس شوراي ملي و شهرداري‌ها» را به عنوان ديگر برنامه اصلي دولت خود، اعلام مي‌كند و پي مي‌گيرد. چرا كه: «هيچ قانوني بالاتر از اراده مردم نيست».
اساس و مبناي رويكرد دموكراتيك مصدق، همين استدلال است كه: «هيچ ملتي در سايه استبداد به جايي نمي‌رسد».
از همين منظر است كه نتيجه مي‌گيرد و تصريح مي‌نمايد كه: «ايران جز از طريق دموكراسي ـ و غير از عدالت اجتماعي ـ با رويه ديگري اصلاح و اداره نمي‌شود» و «تنها ملت است كه مي‌تواند راجع به سرنوشت خود و سرنوشت مملكت، اظهار عقيده كند».
او در عين حال، قدرت را فرونمي‌گذارد و نفي نمي‌كند اما آنچنان كه ذكر شد ـ و بارز است ـ قدرت مورد توجه او، قدرتي متكي بر خواست و حمايت و حضور لايه‌هاي اجتماعي است؛ «تنها دولتي مي‌تواند اقتدار پيدا كند كه به افكار عمومي و قانون تكيه نمايد».
مصدق ـ البته ـ تأكيد مي‌كند كه در تحولات سياسي و اجتماعي «تا ملتي فداكار و بيدار وجود نداشته باشد، نه از عوامل سياسي روز، نه از مقتضيات و جريانات بين‌المللي و نه از رقابت‌ها و تضادهاي سياسي، نمي‌توان استفاده كرد»؛ به ويژه آنكه «ملت‌هايي كه براي احقاق حقوق از دست رفته و در راه آزادي و استقلال خود، وارد پيكار شده‌اند، سال‌ها فداكاري و جانبازي و از خودگذشتگي كرده‌اند تا به مقصود نايل شده‌اند.»
وي با دقت، دموكراسي‌هاي صوري و نمايشي را از نظام‌هاي دموكراتيك اصيل، تفكيك و تبيين مي‌كند: «اگر نيروي ملت به معناي واقعي بروز و ظهور نكند، مشروطيت و دموكراسي، مفهوم حقيقي خود را از دست مي‌دهد و زمينه براي حكومت‌هاي فردي فراهم مي‌شود؛ هر چند به ظاهر مجلسي وجود داشته باشد و عده‌اي به نام نمايندگي در آن جمع شوند.»
اينك، اين آخرين آموزه «مرد آزاده» را كه ـ به تعبير دكتر علي شريعتي ـ «هفتاد سال براي آزادي ناليد» و جز براي آزادي و سربلندي و پيشرفت و استقلال ايران و ايراني، گامي برنداشت و هدفي را پي نگرفت، و اظهار مي‌نمود: «هرقدر از عمرم بيشتر مي‌گذرد، بيشتر عقيده پيدا مي‌كنم كه تاريخ تكرار مي‌شود»، «اگر پادشاهي رأي ملت خود را به هيچ شمرد، چگونه مي‌توان انتظار داشت كه دول بيگانه آن را به هيچ نشمرند و به مملكت تجاوز نكنند؟... رئيس هر مملكت بايد افكار عمومي را محترم بشمارد تا بتوانند منافع ملت را در مقابل بيگانگان، حفظ نمايد...»

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

* توضيح: تمامي نقل‌قول‌هاي داخل گيومه، ديدگاه‌ها و اظهارات دكتر مصدق، به نقل از منابع زير است:
كي استوان، حسين؛ سياست موازنه منفي در مجلس چهاردهم، تهران: مظفر، 1329.
مكي، حسين؛ دكتر مصدق و نطق‌هاي تاريخي او، تهران: جاويدان، 1358.
مصدق، محمد؛ خاطرات و تألمات مصدق، تهران: علمي، 1365.
جان‌زاده، علي؛ مصدق، تهران: همگام، 1358.
بسته‌نگار، محمد؛ مصدق و حاكميت ملت، تهران: قلم، 1381.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/22848

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ما، انتخابات و دكتر محمد مصدق، مرتضي كاظميان، اقبال' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016