از وبلاگ تا اورکات سوم شديم، حميد ضيايی پرور، خبرنگار
[برگرفته از وبلاگ خبرنگار]
ziaiy@journalist.com
وقتي از آقاي خاتمي در کنفرانس مطبوعاتي سوئيس در حاشيه اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي، درباره وضعيت اينترنت و وبلاگنويسي در ايران سوال کردند او با گردني برافراشته، خبر داد که ايران در زمينه وبلاگنويسي رتبه سوم جهان را کسب کرده است.
امروز او ميتواند بار ديگر اگر کسي درباره اينترنت در ايران از وي سوال کرداضافه کند: که در شبکه اورکات orkut، نيز ايرانيها رتبه سوم را کسب کردهاند.
اين شباهت عجيب در کسب رتبه سوم در2 رشته يا شاخه فعال در اينترنت براي ايرانيان، کمي قابل تامل است.
قابل تامل از اين جهت که کسب چنين رتبههايي توسط کشوري حاصل شده است که حداکثر سرعت اينترنت در آن به 56 کيلوبايت در هر ثانيه ميرسد و تعداد کاربران اينترنت در آن به زحمت فراتر از 5 ميليون نفر ميباشد و جمعيت کل آن 70ميليون نفر است.
اين ارقام را وقتي در کنار سرعتهاي صدها مگابايتي در اروپا و آمريکا و ژاپن و کرهجنوبي و حتي آمريکاي لاتين قرار دهيم و با جمعيت 700 ميليون نفري کاربران اينترنت در جهان مقايسه نماييم به شگفتي آن بيشتر پي خواهيم برد.
براي درک عميقتر از اين رويداد که متاسفانه ابعاد روانشناختي و اجتماعي و سياسي آن باز نشده است. نيازمند بازشناسي دو پديده «وبلاگ، و «اورکات، در اينترنت هستيم.
ممکن است متخصصان امور رايانه و اينترنت خرده بگيرند که چه جاي مقايسه با همپوشاني ميان دو بحث وبلاگ و اورکات است اما کمي درنگ و دقت در مباني اين دو پديده و دلايل گسترش آن در ميان ايرانيان و رويکرد شتابانگيز جوانان ايراني به آنها موضوع را روشن خواهد کرد.
عمر وبلاگ کمتر از 5 سال است و بزرگترين سرويسدهنده وبلاگ فارسي persianblog، دو سال پيش در چنين روزهايي راهاندازي شد.
وبلاگ يک صفحه اينترنتي رايگان است که افراد با ثبتنام در يک سايت خدماتدهنده، صفحه مخصوص به خود را دارا شده و در آن هرچه دل تنگشان ميخواهد مينويسند البته متخصصان و کارشناسان وهنرمندان و روزنامهنگاران نيز از اين پديده استقبال کرده و آن را بستري براي انتشار دانش و فن خود يافتهاند، اما واقعيت اين است که آمار اين گروه از وبلاگنويسان در مقايسه با کل جامعه آماري بلاگرها، بسيار اندک است.
اکثريت بلاگرها، شخصينگارهايي هستند که عنوان وبلاگ آنها به صورت عمومي «روزنگاري، است.
از اين منظر وبلاگهاي ايراني، پنجرهاي گشوده به دنياي مجازي اينترنت هستند که از طريق آن حرفها، دردها، گفتهها و ناگفتههاي نسل جوان ايراني فرياد ميشود.
بلاگرهاي ايراني وبلاگ را فرارگاه زندگي پردغدغه و فضاي تنگ و پر ازدحام اجتماعي روزمره ميدانند، فضايي که در آن عقدههاي سرکوب شده، احساسات غليان کرده و فشارهاي اجتماعي محيط کار، زندگي، تحصيل و اجتماع، به شکل آشکاري فرافکني ميشود.
از اين زاويه، وبلاگها همانند دماسنج اجتماعي جامعه ايراني عمل ميکنند و دقيقترين و عينيترين نظرات جوانان را که در هيچ برگه نظرسنجي سازماني يافت نميشود ميتوان در آيينه وبلاگها پيدا کرد.
شايد هيچ پديده ديگري در جهان ما نتواند به اين گستردگي و دقت، باز تابنده رخدادها وتحولات دروني نسل جوان ما باشد.
به نظر ميرسد هم وبلاگ و هم اورکات، نشاندهنده تبي هستند که به لحاظ اجتماعي و رواني بر جامعه جوانان ايراني حاکم است، تبي که ريشه آن در تنگناها و محدوديتهاي شديد اجتماعي و زندگي شخصي آنان در فضاي واقعي جامعه است.
«اورکات، نيز يک شبکه مبتني بر اينترنت است که اگرچه صفحه ورود به آن همانند ياهو، يک آدرس URLاست به نام orkut اما نوع سرويسي که اورکات ارايه ميدهد آنرا در مرز ميان وبلاگ، ايميل و سايت قرار ميدهد در اورکات، افراد در شبکهاي تار عنکبوتي آنچنان به هم متصل ميشوند که گويي اعضاي يک شبکه سازمانياند.
آنها در درون هم ميلولند، درد دل ميکنند، ابراز علاقه ميکنند، نقد ميکنند، حرف ميزنند، اطلاعات رد وبدل ميکنند، دوستان جديد در ايران و ساير نقاط جهان مييابند و همه اطلاعات آنها از طريق همان سيستم عصب مانند اورکات رد و بدل ميشود ايميل اتوماتيک بين اعضاي شبکه منتقل ميشود وگويي دستي نامرئي اين شبکه عظيم را اداره کرده و آنها را هر روز به هم بيشتر پيوند ميدهد و عجيب اينکه هيچکس نميتواند عضو اين شبکه شود مگر اينکه قبلا يک دوست براي او کارت دعوت بفرستد و اين کارت دعوت تنها امکان عضويت او در اورکات و يا همان ويزاي ورودش به اين شبکه است.
شباهت اورکات و وبلاگ در جامعه کاربر ايراني در اينترنت به همان نکته پيش گفته در مورد وبلاگ است: بستري براي ابراز احساسات و آزادي گمنام در فضاي لايتناهي و مجازي اينترنت.