آينده تكنولوژي و دنياي كامپيوتري:پرداخت به اندازه استفاده ،امير کوچک سرابندي، دنياي اقتصاد
آيا خيلي ناراحت كننده و زجر آور است كه كارلي فيورينا، رييس كمپاني (HP) Helwett-Packard را وقتي هنور در حال توضيح و تشريح به مخاطبان خود در يك كنفرانس درباره چشمانداز باشكوه تكنولوژي ارتباطي «انطباق پذير» تماشا كنيد. او معتقد است كه بايد درباره بناهاي ارجاعي داروينيها و نيز با «بخش بندي كردن» و «يكپارچهسازي» كارهايي انجام داد، همچنانكه درباره بسياري از تواناسازيها و فرآيندها بايد كاري كرد. IBM ديگر رقيب سرسخت HP، با ريخت و پاش حسابي در بازاريابي براي آنچه اين كمپاني آن را On-demand Computing مي نامد. بيل گيتس رييس و صاحب كمپاني مايكروسافت نيز سخن از كامپيوتري كردن مداوم و بيوقفه ميگويد.
ديگر فروشندگان كامپيوتري كردن عبارتهاي «هميشه حاضر» «مستقل» و مفيد را ترجيح ميدهند.
ري سرچ فورتر، يك مشاور، كامپيوتري كردن «ارگانيك را دوست دارد. گارتنر،يك رقيب «كامپيوتري كردن زنده» Real-time را انتخاب كرده است.
ظاهرا، بايد اتفاقات به ياد ماندني و مهم در دنياي كامپيوتري كردن به طور همزمان براي اين غولهاي تكنولوژي اتفاق بيفتد تا اين كمپانيها بعضي مسائل مهمتر و ژرفتر را كشف كنند، مسائل مهمي كه مشكل بتوان نامي براي آنها يافت. پيپ كو بورن، يكي از تحليلگران UBS معتقد است، آنچه كه قطعاً خيلي به ياد ماندني و مهم است، هوچيگري و جاروجنجال است كه نگران كننده است چيزي كه تا به حال روي آن كار نشده است. فرانك جن، يكي از مشاوران تكنولوژي از مؤسسه IDC معتقد است كه در سال 2004 كامپيوتري كردن «مفيد و سودمند» تبديل به كامپيوتري كردن بيثمر و بيفايد ميشود.
اما به عنوان چشمانداز درازمدتي براي كامپيوتري كردن چگونه شايعه پراكني، كمپانيهايي مثل مايكروسافت، آي. بي. ام و HP و ... قابل فهم است؟ سئوال اين است كه اين موضوع چقدر زمان خواهد برد؟
روزي، سرانجام اين كمپانيها، سيستمهاي كامپيوتري گران، پيچيده و عظيم خود را كه اغلب عاطل و باطل نشسته و نميتوانند با كامپيوترهاي عرضهكنندگان و يا مشتريان ارتباط برقرار كنند را تعطيل خواهند كرد.
در عوض آنها ميتوانند خدمات كامپيوتري را براي عده خاصي (IBM, HP) عرضه كنند و براي آن خدمات، به اندازه زماني كه آنها استفاده ميكنند، پول پرداخت كنند، درست مانند استفاده ما از برق، گاز و آب كه به اندازه استفادهاي كه از آنها ميكنيم، پول ميدهيم. بنابراين وقتي استفاده و كاركردهاي سنتي آن رواج پيدا كند، پيچيدگي سيستم عرضه براي كاربران كاملا از بين خواهد رفت.
Matrix, ER را ملاقات مي كند
ظرفيت براي بنيادهاي كامپيوتري كه بهرهوري و كارآيي را بالا ببرد، بسيار زياد است. ايروينك ولادوسكي – برگر كه در آي. بي. ام كار ميكند يك آمبولانس را مجسم ميكند كه بيمار بيهوش را به يك بيمارستان اتفاقي تحويل ميدهند.
پزشكان آنلاين ميشوند تا اطلاعات بيمار را از روي شبكه بگيرند (تاريخ بيماري، آلرژيهاي او نسبت به دارو و ...) كه ممكن است اتفاقا در كامپيوتر يك بيمارستان در آن سوي دنيا قرار داشته باشد. آنها اسكنهاي بيمار را روي شبكه ميفرستند و دادهها و اطلاعات بيمار را با قدرت پردازش صدها كامپيوتر با كنترل از راه دور پردازش ميكنند.
اين ديدگاه براي پيچ و مهرههايش به دو تكنولوژي بي فروغ متكي هستند. اولين آنها «خدمات وب» است، نرمافزاري كه در يك «سرور» مشترك و بزرگ قرار دارد و ميتواند مورد استفاده كاربران ديگر سرورها هم قرار گيرد، حتي اشخاصي كه خيلي دور و متعلق به سازمانهاي مختلف هستند. بيمارستان آقاي ولادوسكي – برگر ميتواند اطلاعات بيمار را از كلينيك اصلي او از طريق چنين سروري دريافت كند.
دومين تكنولوژي شبكهاي «توري» است. اين مسأله قدرت پردازش مشترك را در برميگيرد. نمونه معروف و شناخته شده اين تكنولوژي «جست وجو براي هوش و ذكاوت فوق زميني» است، پروژهاي كه Seti@home ناميده شده بود و به وسيله دانشگاه كاليفرنيا در بركلي ارائه شده بود. نزديك به 5 ميليون نفر در 226 كشور يك Screen Saver را كه كامپيوترهايشان را در دسترس قرار ميدهد، دان لود كردند، هر وقت بيمار نشسته بود، علائم راديويي كه از فضاي خارجي و بيروني گرفته بود را پردازش ميكرد. هدف آن پيدا كردن الگو و چيزي بود كه ممكن بود بيگانه و غريبه باشد. بيمارستان ولادوسكي – برگر به همين گونه دادهها و اطلاعات بيمار كه در اينترنت استفاده ميشد و يا شبكه ميشد، پردازش كردند، گويي كه آن يك مايكرو پردازشگر مجازي و مجرد اما براي اهدافي كه به زمين محدود ميشود است.
هر دوي اين تكنولوژيها اخيرا پيشرفتهاي زيادي كردهاند، براي مثال، سرويسهاي وب به پروتكلها و استانداردهاي مشتركي احتياج دارند. برخي از استانداردهاي اساسي و بنيادين كه در حال حاضر وجود دارند، اختصارات نامناسبي هستند مثل XMI، Soap و يا WSDL كه قوانين ناچيز و جزئي ارائه ميدهد و به كامپيوترها اجازه ميدهد كه با يكديگر سخن بگويند. اما به قول فيليپ سريك، رييس Web Method يكي از پيشگامان اين عرصه، معتقد است نكته مهم كه از بسياري از مسائل و مشكلات ديگر با اهميتتر است، لزوم پروتكلهاي امنيتي درباره نقل و انتقال اعتبارات و ... است.
گام اول دراين ارتباط در ماه اكتبر برداشته شد، وقتي دو ابرقدرت دنياي تكنولوژي ارتباطات يعني مايكروسافت و IBM به يك توافق رسيدند و پروتكلهاي مورد استفاده خود را اعلام كردند. اين مسأله كه WS Splat نام گرفته بايد مورد پذيرش و استفاده سرويسهاي Web قرار گيرد و به سرعت گسترش يابد.
سرويسهاي وب كه در حال حاضر در مدل تجاري به اصطلاح ارائهدهندگان سرويس اجرايي قابل رويت هستند. اينها كمپانيهايي هستند كه نرمافزارهاي اجرايي ميزبان و نيز پايگاه داده براي مشتريان با قيمت ثابت ماهيانه عرضه ميكنند، يك نمونه آن ميتواند كمپانيهايي باشد كه ايميلهايشان را از طريق ياهو و خريدهايشان را از طريق Ebay انجام ميدهند. يك نمونه موفقتر آن Sales foree.com كمپاني در سانفرانسيسكو ميباشد و همچنان كه از نام آن پيداست، در توليد نرمافزارهايي، دادن اطلاعات به مشتريان و بازاريابي متخصص است. اعتقاد بر اين است كه توليد نرمافزارهايي از اين دست، تجارت را از دست فروشنده سنتي نرمافزار Customer-relations يعني Siebel System خارج ساخته بود، شركتي كه مدل خود را در طراحي نرمافزارها داشت در ماه اكتبر Siebel با آي. بي. ام همكاري كرد و حالا نرمافزارهاي خود را در سراسر شبكه اينترنت عرضه ميكند.
با اين وجود، رائول سوود، مشاور يك بنگاه تكنولوژي ميگويد، اين شكل خاص از سرويسهاي وب بسيار پرهياهو و جنجالي هستند. چنين سرويسهايي عمدتا براي بنگاهها و كمپانيهاي كوچك كه نيازي ندارند كه فرمهاي درخواست خود را خيلي با آداب و تشريفات جديد هماهنگ كنند، مناسب است. در چشمانداز وسيعتري بايد تغييرات زيادي در اين حوزه رخ دهد.
در چشمانداز كامپيوتري كردن كارها و خدمات، مسأله اصلي «انعطاف» است، يك كمپاني بايد بتواند هزينههاي عملياتي و اطلاعاتي آن را پرداخت كند، هزينههايي كه بهطور كلي متغير است و در بازار بالا و پائين ميرود. كمپانيهايي ميتوانند اين كار را بكنند، يعني نسبت به هزينهها منعطف باشند كه درگير فروش يك نوع كالا هستند، مثل IBM يا اينكه آنها يكي از كاركردهاي كامپيوتري را عرضه كنند، مثل انبار و ذخيره دادهها وگرنه سالهاي زيادي طول خواهد كشيد تا كمپانيهايي كه كامپيوتري كردن را به منظور بهرهوري و سود انجام ميدهند، به سود حاصل از اين خدمات دست يابند.
IBM در حال حاضر عملا هر يك از حراجهاي كمپانيهاي بزرگ را توصيف ميكند، خواه از سرورهاي ملالآور و كسلكننده باشد و خواه سرورهاي مشاورهاي جامع كه با ديدگاه (on-demand) كار ميكنند.
اين موضوع به كمپاني HP رقيب سرسخت آي. بي. ام فشار آورده است كه تلاشهايش را براي ارائه راهحل دو چندان كند.
توليد كنندگان و عرضهكنندگان نرمافزار در حال حاضر آماده هستند تا مدل درآمدي متفاوتي را بپذيرند: به جاي پول حق نظارت آنها از حق استفاده ماهانه كاربران پول بگيرند.
با اين وجود، برخي وسوسه ميشوند كه اين نتيجه را بگيرند كه هياهوي بازاريابي متعارف كمپانيهاي بزرگ كامپيوتر، اساسا براي سرپوش گذاشتن بر اين حقيقت تلخ است كه هزينه تكنولوژي دوباره به دوره شكوفايي و رونق باز نميگردد. بلكه در عوص به قول تحليلگران مدل جديد استفاده از كامپيوتر يعني استفاده ماهانه و پرداخت به اندازه ميزان استفاده، اجتناب ناپذير و مهم است، البته خيلي «كسل كننده و ملالآور» است.