بخوانید!
27 آبان » کدام یک بدتر است: کالری چربیها یا کربوهیدراتها؟، مجله الکترونیکی فریا
26 آبان » یک دست مصنوعی در لیست بهترین اختراعات سال 2008 قرار گرفت + عکس، شبکه ایران 26 آبان » رونمایی رسمی از گوشی نوکیا E63 + عکس، موبایل کده 26 آبان » کاوشگر هندی بر سطح ماه فرود آمد، همشهری 26 آبان » کودکان مهاجر؛ زبان دوم و لکنت زبان، دویچه وله
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! امنيت رسانهای، مهدي جدي نيا، جام جم آنلاينجنگ ايالات متحده و بريتانيا عليه عراق در حالی آغاز شد كه بسياری از مردم جهان و قريب به اتفاق شهروندان همين دولتها و حتی خانواده بسياری از سربازان با آن مخالف بودند. توجيه جنگ و تبيين اهداف صوری و ظاهری آن برای مردم و عموم وظيفهای بود كه بيش از همه رسانهها به انجام آن مبادرت كردند و در اين ميان رسانههای ديداری شنيداری نقش ويژهای ايفا كردند در حاليكه روزنامههای پرتيراژ و مجلات وامدار نيز به سهم خود به توجيه اقدامات جنگ افروزانه پرداختند هرچند كم نبودند رسانههايی كه با جديت تلاش میكردند واقعيت را به شكلی خالص به مخاطبان خود ارائه كنند هرچند در چنبره شديد سانسور خبری قرار گرفته بودند. عليرغم اصراری كه مقامات آمريكايی مبنی بر نبود سانسور و يا تشديد آن در سالهای اخير در اين كشور دارند بسياری از نويسندگان و تهيهكنندگان تلويزيونی و راديويی معتقدند تلاشهای بسياری برای كنترل كامل رسانهها در جريان است. جيم دنترمونت، عضو ائتلاف آزادی بيان بوستن، در مقالهای با عنوان «خطر آشكار و حاضر» درباره روند فزاينده تمايل به سانسور در برنامههای گستردهای كه برای سانسور رسانهها در نظر گرفته شده دستاندركاران رسانهای برای اجرای برنامههای خود، بر اساس ضوابط تعيينشده كه بايد به دور از مضامين بحثبرانگيز باشد، زير فشار بيشتری قرار دارند. باكنت پولاک، تحليلگر سابق سازمان سيا، ناگهان به خاطر كتابش، «توجيهی برای حمله به عراق»، مورد استقبال شديد رسانههای آمريكايی واقع شد. تلاش رسانهها برای بازاريابی و مرور كتابهای توجيهگر جنگ، اقدامات بوش و نظاميان آمريكايی به گونهای شديد و همهگير بود كه باعث اعتراض بسياری از مخاطبان به اين رسانهها شد. كتابهای توجيهگر حضور نظامی آمريكا به منظور تامين امنيت ملی ايالات متحده و ديگر كتابهايی با موضوع اقدامات بوش و كابينه وی به عنوان كتابهايی ارزشمند در روزنامههای پرتيراژ آگهی شده و بارها از شبكههای تلويزيونی معرفی شده و يا قسمتهايی از مطالب مندرج در آنها در بسياری از مطبوعات پاورقی شدند در حاليكه انجام اين گونه تبليغ وسيع برای گونهای خاص از كتاب و ديگر محصولات فرهنگی پيش از اين هيچگاه در تاريخ رسانهای ايالات متحده ديده نشده بود. با اينكه كتابهای بسياری در مخالفت با جنگ و اقدامات بوش نيز چاپ شد اما شانس اين كتابها برای معرفی به عموم بسيار كم بود و اغلب آنها تنها از سوی فرهيختگان مورد مطالعه قرار گرفته يا در نشريات تخصصی و كمتيراژ معرفی شدند و عملا مورد سانسور نامحسوس رسانهای قرارگرفتند. اين اتفاق نه تنها در مورد كتاب كه در مورد ديگر آثار مخالف جنگ نيز صورت گرفت. آلدوس هاكسلی سالها پيش میگفت: «حصول موفقيت چشمگير تبليغات به خاطر انجام فعاليتی خاص نيست، بلكه به خاطر اجتناب از آن است. اين حقيقت است كه بزرگ است، اما سكوت در برابر حقيقت فراگيرتر از خود حقيقت است». و اين واقعيتی بود كه درمورد بازرسی تسليحاتی عراق روی داد. ريچارد باتلر رئيس بازرسان تسليحاتی سازمان ملل، پيش از هانس بليكس از سابقه كاملی از دوستی و همدستی با دولت امريكا برخوردار بود، پس از بازگشت به زادگاهش، استراليا، انتقادات تندی در خصوص نگرش و رويكرد امريكا به سلاحهای هستهای مطرح كرد. باتلر در سخنرانی اواخر سال 2002 خود در دانشگاه سيدنی گفت:«يكی از سختترين لحظات حضور من در عراق وقتی بود كه عراقیها از من میپرسيدند چرا ما بايد اينطور تحت تعقيب باشيم، در حالی كه چنين شرايطی برای رژيم صهيونيستی وجود ندارد، هر چند همه میدانند كه رژيم صهيونيستی حداقل دويست كلاهک هستهای دارد. اين اعتراف صريح باعث شد تا بیبیسی در اقدامی غيرمترقبه مستندی را با موضوع سلاحهای هستهای رژيم صهيونيستی و تلاشهای شجاعانه فردی به نام مردهخای وانونو، كارشناس اتمی سابق، پيگيری كند در حاليكه عليرغم برخورداری از تمام عوامل جذابيت ژورناليستی، اين موضوع به سادگی از ليست پيشنهادی برنامهسازی در رسانههای آمريكايی به كرات حذف شد. اقدام به پخش اين برنامه از سوی بیبیسی نه تنها واكنش شديد رژيم صهيونيستی عليه بیبیسی را در پی داشت و منجر به قطع برنامههای بیبیسی و محروميت خبرنگاران بیبیسی از شركت در برنامههای خبری سرزمينهای اشغالی شد كه حتی اعتراضات شديد صاحب نفوذان يهود بريتانيا را دربرداشت. در سپتامبر 1986، دولت رژيم صهيونيستی در يک عمليات آدمربايی، وانونو را از رم دزديد و سوار بر كشتی باری به رژيم صهيونيستی بازگرداند و سپس، با تشكيل يک دادگاه محرمانه او را متهم به جاسوسی و خيانت به كشور و يک دادگاه نظامی نيز او را به هيجده سال زندان محكوم كرد. جرم وانونو اين بود كه برنامههای كثيف رژيم صهيونيستی در گسترش بمبهای اتمی، زيستی و شيميايی را برای روزنامهنگاران «ساندی تايمز» انگلستان فاش كرده بود. مرده خای وانونو كه در خانوادهای يهودی رشد يافته بود، در 1976 به استخدام نيروگاه اتمی ديمونا در میآيد. تقريباً يک دهه بعد، اندكی پيش از آن كه دوره مأموريت او در نيروگاه اتمی پايان يابد، مردهخای از ديمونا كه همواره به روی بازرسان بينالمللی بسته بوده است ، عكسهايی تهيه میكند. وانونو در 1986، با استفاده از وجه سنوات خدمت خود، به خارج سفر میكند او بلافاصله با بخش تحقيقات داخلی روزنامه «ساندی تايمز» تماس برقرار میكند. «ساندی تايمز» گزارش میكند: «او در طول مذاكره و نشستی كه با هسته تحقيقاتی ما داشت كليه عكسها و اطلاعات خود را رايگان در اختيار ما گذاشت ما اسم او را در گزارش ذكر نكرديم و او اصرار میورزيد كه تنها نگرانی و خواستهاش جلوگيری از تكثير و ازدياد سلاحهای اتمی در خاورميانه است». با اينحال، «ساندی تايمز» وانونو را متقاعد كرد كه نام او را در گزارش خود درج كند و به او پيشنهاد داد تا گزارش او را به صورت پاورقی يا به صورت كتاب منتشر كند و بهای آن را نيز بپردازد اما گويی پول انگيزهای در وانونو ايجاد نمیكرد. پيتر هونام گزارشگر اصلی اين واقعه میگويد: «به تصور من، او انسانی بود كه عميقاً آرزو داشت مردم دنيا را از روند موضوعی آگاه كند كه به زعم او، رژيم صهيونيستی در آن به خطا رفته بود. در 5 اكتبر 1986، «ساندی تايمز» ماجرا را با به كاربردن تيتر «افشاگری: اسرار زرادخانه اتمی رژيم صهيونيستی» فاش كرد و البته پيش از آن، وانونو در زندان دولت رژيم صهيونيستی به سر میبرد. اگر برای يک امريكايی از مردهخای وانونو بگوييد، با قيافهای بهتزده شما را نگاه خواهد كرد در نيمه غربی آتلانتيک، او يک شبح رسانهای است. اما تصور كنيد كه اگر كشور ديگری در خاورميانه يكی از شهروندانش را به خاطر افشای اسرار سلاحهای اتمیاش میربود و مجازات میكرد، آنوقت چه اتفاقی میافتاد. آن شخص ناگهان و بدون معطلی در ايالات متحده تبديل به يک قهرمان رسانهای میشد در حاليكه اين اتفاق برای وانونو نيفتاد و بسياری از شهروندان آمريكايی نه تنها نام اورا نمیدانند كه هيچ چيزی هم از زرادخانه اتمی ديمونا نشنيدهاند و اين واقعيتی است كه به خاطر سكوت معنادار رسانهای ايالات متحده در برابر اقدامات رژيم صهيونيستی رخ داده است.
Copyright: gooya.com 2016
|