گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
14 مرداد» تاييد حکم پنج سال حبس تعزيری برای محمد داوری، کميته گزارشگران حقوق بشر29 تیر» کروبی در ديدار با مادر محمد داوری:اميدوارم فضايی فراهم گردد تا آنچه در بازداشتگاه ها بر مردم گذشته روشن گردد، سحام نيوز 14 اردیبهشت» اعتصاب غذای محدود محمد داوری، ادامه تلاش ها برای اعتراف گيری، کمپين بين المللی حقوق بشر 4 اردیبهشت» نامه مادر زندانی سياسی؛ محمد داوری خطاب به دبير کل سازمان ملل، کميته گزارشگران حقوق بشر 7 اسفند» ملاقات محمد داوری با خانوادهاش، انتقال وی به سلول دونفره و محروميت وی از تماس تلفنی، کميته گزارشگران حقوق بشر
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نامه محمد داوری به مادرش از زندان اوين، هراناخبرگزاری هرانا - محمد داوری فعال صنفی، مدير مسئول سابق وب سايت سحام نيوز نامه ای را از زندان اوين برای مادرش نگاشته است. متن اين نامه که در اختيار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زير است:
مادرم ،مقاومت و صبوری تو مثال زدنی است چراکه همه ،مادران را دلداری می دهند و توصيه می کنند تا اشک نريزنند ،اما اين تو يی که هميشه ديگران را به ايستادگی فرا می خوانی و در ملاقات ها با چشم خود ديدم و با گوش هايم شنيدم چگونه خاله و برادر و خواهرم را به مقاومت توصيه می کردی و می گفتی اشک نريزند. هفته ی گذشته سالن ملاقات از عطر وجود مادرانه وخواهرانه ی شما و ساير اعضای خانوادهای زندانی پر شده بود و بوی خوش آن ، فضای زندان را بهاری ساخته بود و چقدر زمستان رو سياه شد از رو سفيدی شما. مادر جان ديدی اينجا چگونه بچه ها به هم عشق می ورزند و با تمام وجود با هم يکی شده اند و به طور حتم می دانی که زندان بايد مايه ی شرمساری و موجب ندامت گردد نه بهانه ی افتخار و زمينه ساز مقاومت ، و اين راز زندانيانی است که در تلاش برای رهايی حقيقت ،خود در بند ظلمت گرفتار شده اند و اين حقيقت است که زندان را معنای ديگری می بخشد و به زندانی حال و هوای ديگری می دهد . مادر عزيزم ، در نامه ی قبلی برايت از حال و هوای دوران کودکی ام گفتم و خواستم آن را ادامه دهم اما حيفم آمد حال و هوای ملاقات هفته ی گذشته را يادی نکنم ، اميد وارم در نامه های بعدی بيشتر و بهتر برايت بنويسم . "قربانت محمد" Copyright: gooya.com 2016
|