بسيج دانشجويي:براي تصاحب نهادرياست جمهوري صاحبان قدرت درپي آنند تانداشته‌‏هاي خودرابا تمديدتاريخ مصرف تنهاداشته‌‏هاي خويش جبران کنند،ا

بيانيه بسيج دانشجويي با صدور بيانيه‌‏اي مواضع خود را درباره انتخابات آتي رياست جمهوري اعلام کرد
تهران- خبرگزاري کار ايران

بسيج دانشجويي دانشگاه‌‏هاي تهران، شهيد بهشتي، امام صادق (ع)، صنعتي شريف، علم و صنعت ايران، اميرکبير و خواجه نصيرالدين طوسي با صدور بيانيه‌‏اي مواضع خود را درباره انتخابات آتي رياست جمهوري اعلام کردند.
به گزارش "ايلنا", در اين بيانيه آمده است : سخن از انتخابات رياست جمهوري اين روزها محافل سياسي و البته ذيربط را به تکاپوي معرفي داشته‌‏هاي خويش براي تصاحب اين نهاد تاثيرگذار واداشته است و اين در حالي است که محافل صاحب قدرت در پي آنند تا نداشته‌‏هاي خود را با تمديد تاريخ مصرف تنها داشته‌‏هاي خويش جبران کنند و صد البته گريزي از اين بازگشت براي ايشان وجود ندارد، چرا که ظاهراً از نگاه آنان، دست‌‏پرورده‌‏اي در قد و قواره اين لباس يافت نمي‌‏شود و تنها قامت رعناي بزرگان است که لايق اين رداست، لاجرم جوان‌‏ها را عرصه‌‏اي براي ارايه توانمندي‌‏هايشان باقي نخواهد ماند. اين ارتجاع که شايد به دليل برخي زياده‌‏خواهي‌‏ها باشد، بيش از هر چيز اين بيم را در دل دوستان انقلاب پديد مي‌‏آورد که مبادا حضور چند باره نسل اول در عرصه سرنوشت‌‏سازي چون انتخابات، آن هم در دهه سوم انقلاب به سبب عقيم بودن نظام اسلامي در پرورش نسلي کارآمد، خدمت‌‏گزار و قابل اعتماد باشد. حال آنکه رويش‌‏هاي جديد در عرصه مديريت کشور در سال‌‏هاي اخير، از واقعيتي ديگر حکايت دارد.
اين بيانيه در ادامه مي‌‏افزايد : جنبش دانشجويي‌‏آرمان‌‏خواه و مسلمان، در فضاي کنوني سياسي کشورکه همه جريانات فکري و سياسي در تکاپوي به کرسي نشاندن گزينه‌‏هاي خويش هستند، رسالت امروز خويش مي‌‏د‌‏اند که نظر اشخاص، احزاب و محافل فعال در اين عرصه را طي چند بيانيه به آنچه دورنما و افق ديد معمار و معيار انقلاب مي‌‏داند، معطوف سازد. بيش و پيش از هر چيز، آنچه که در سال‌‏هاي گذشته موجبات واقع شدن در حصار معضلات خانمان براندازي چون فقر، فساد و تبعيض را فراهم آورده، جز شخص‌‏زدگي، بي‌‏برنامگي و تمسک کورکورانه به برنامه‌‏هاي تهيه شده بيگانه و غير بومي نبوده است. آن هنگام که ميدان جهاد و مقاومت رنگ و بويي ديگر به خود گرفت و آوردگاه جهاد از جبهه‌‏ها به عرصه بازسازي کشور را در قالب الگوئي بومي و انقلابي داشتند، مسئولان وقت بودند که با صعب‌‏العين قرار دادن الگوهاي تجربه شدهي توسعه غربي، مديران تکنوکرات و عموماً جنگ نديده را به ياري طلبيدند که نتيجه‌‏اي جز فراموشي پيشکسوتان جهاد و شهادت در پيچ و خم ترويج ليبرال سرمايه‌‏داري نداشت. همين تسليم در برابر انديشه و برنامه‌‏هاي ليبرال سرمايه‌‏دارها بود که به مرور، مصحلت‌‏سنجي‌‏هاي محافظه‌‏کارانه را تبديل به اصلي اجتناب‌‏ناپذير در پهنه تصميم‌‏سازي‌‏ها کرد و ميوه تلخ آن همانا جدايي خادمان ملت از ملت و به بيان ديگر "مديريت بر مردم و نه با مردم" بود.

ديدگاه برخاسته از تفکر سرمايه‌‏داري در سال‌‏هاي گذشته بر مديريت اجرايي کشور سايه گسترانده است و همين امر سبب شده تا مسئوليت به مثابه فرصتي براي کسب قدرت و تکاثر ثروت شناخته شود و حال آنکه ايدئولوژي انقلابي ما به مسئوليت همچون گستره‌‏اي وسيع براي خدمت به مستضعفين مي‌‏نگرد، چرا که قرار است ما شيفته خدمت باشيم و نه تشنه قدرت؛ اما رويش‌‏هاي پر طراوت نسل جوان مومن و انقلابي نماينگر حرکت رو به رشد نظام اسلامي و نويد بخش ترويج گفتمان "خدمت محور" و آغازي بر اصلاحات انقلابي است.